چالش های حکومت علوی | معرفی کتاب «عدالت در گرداب»
انقلاب اسلامی که ادامۀ حرکت جهانی نبی اکرم(ص) و بروز دوبارۀ حکومت شیعی در تاریخ است، همانند تجربۀ پیشین خود، امروزه نیز از برخی آفتهای درونی رنج میبرد؛ آفتهایی که در یک ارزیابی کوتاه، به قرابتِ شگفتآورشان به چالشهای دورۀ پیشین حاکمیت تشیّع میرسیم. در آن زمان، مردم و جریانهای خاص، هر یک به نحوی عدالتمداری علی(ع) را تهدید میکردند. تحجرگرایی و بیبصیرتیِ مردم نسبت به مقام مولا و شرایط آن روزِ اسلام از سوی دیگر، گردابی را به وجود آورد که عدالت علوی را در خود فرو میبرد. از این رو، بازخوانی شرایط و مشکلات حکومت علوی از جمله ضروریات امروز ماست؛ چراکه ما راه و عملکرد خود را در ادامۀ حکومت مولا تفسیر میکنیم و چالشهای پیش روی خود را از همان سنخ مییابیم.
آقای جواد سلیمانی امیری، یکی از نویسندگانی است که به ضرورت تحلیل و بررسی جریانهای اثرگذار حکومت علوی پی برده و در این راستا پژوهش نموده و کتابی را تحت عنوان « عدالت در گرداب » نگاشته است.
وی در این کتاب با گردآوری مجموعه چالشهایی که مردم و نخبگان در دوران حیات امام علی(ع) با آن دست و پنجه نرم میکردند، به خوبی طیفهای مختلف جامعه را به تصویر میکشد. شاید سلیمانی در کتاب خود به بررسی دقیق عدالتی که از دیدگاهش در گرداب و تلاطم بوده، نپردازد، اما در ارتباط با شناخت مصداقهای عدالت و بیعدالتی در دوران امام(ع) خوب عمل کرده است.
کتاب « عدالت در گرداب » به دنبال ارائه تصویری جامعهشناسانه از حکومت علوی بوده و خلاصهوار، مصادیقی از عدالتطلبیهای امام علی(ع) و بیعدالتیهای مخالفانشان ارائه میدهد. از این رو، نویسنده تلاش میکند چهرههای شاخص نخبگان، اعم از منافقان و یاران امام علی(ع) را به خوبی توصیف کند و در این راستا از رفرنسهای قوی بهره میبرد.
نویسنده با مقایسۀ وضعیت اقتصادی شخصیتهای برجستۀ اسلام در زمان حیات پیامبر(ص) و پس از ایشان، بهویژه در دوران خلفای سهگانه، به رشد روزافزون رفاهطلبی در دوران آنها اشاره کرده و یکی از علل اصلی عدم ولایتپذیری آنها در برابر امیرالمؤمنین(ع) را خو گرفتن با مصادیق اشرافیگری میداند؛ چنانکه شخصیتهای بزرگی چون طلحه و زبیر آن هنگام که علی(ع) با سهمخواهیهای بی حد و حصرشان موافقت ننمود، دست به ایجاد فتنهای بزرگ و جنگ جمل زدند.
این کتاب که بررسی جریانهای اثرگذار حکومت علوی را بر عهده داشته و قابلیت تطبیق بر جریانهای موجود در زمانۀ حاضر را نیز دارد، در دو بخش به بیان مطالب خود پرداخته است؛ در بخش نخست، چالشهایی را که مردم در برابر سیاستهای امام علی(ع) پدید میآورند بررسی میکند و در بخش دوم، مواردی را که عدالتطلبی علوی توسط خواص و نخبگان به چالش کشیده میشود، تبیین مینماید.
سلیمانی امیری در بخش نخست، سه عامل را اساس و پایه در توهم ناکارآمدی حکومت اسلامی، تردید و مخالفت و نیز بروز فتنهها در زمانۀ امیرمؤمنان(ع) میداند:
یک. ناآگاهی مردم نسبت به مقام ولایت و کوتاهی آنان در فرمانبری از امیرمؤمنان(ع)؛ از این رو، نویسنده ابتدا به تاریخچه تحریف مفهوم «خلافت» توسط خلفای سهگانه و تأثیر آن بر فرهنگ ولایتپذیری مردم از امام علی(ع) میپردازد. سپس تعدادی از یاران آن حضرت را به عنوان ملاک و معیاری برای خضوع در برابر جایگاه ویژه و الهی امیرالمؤمنین(ع) معرفی میکند.
دو. بیبصیرتیِ فراگیر؛ بزرگترین چالش پیش روی امام، کمبصیرتی خودیهاست. از این رو میتوان خودی را به دو دستۀ «کندروها» و «تندروها» تقسیم نمود که به دلیل نداشتن بصیرت و نداشتن آگاهی، یا تندروی میکنند و یا مبتلا به کندروی میشوند.
سه. تحجرگرایی؛ یکی از آسیبهای بزرگ و جدی جامعه اسلامی، تحجرگرایی است و از این رو نویسنده، نحوۀ شکلگیری این مفهوم در دو منطقۀ مهمّ عصر امام علی(ع)، یعنی بصره و شام را مورد بررسی قرار میدهد و راه برونرفتِ امیرالمؤمنین(ع) از تنگنای تحجرگرایی را برای مخاطب تبیین میکند.
در بخش دوم که قرار است چالشهای نخبگان به تصویر کشیده شود، نویسنده یکی از این چالشها را اشرافیگری و فرایند رفاهطلبی در جامعه پس از رحلت پیامبر گرامی(ص) میداند. وی ریشۀ شکلگیری فرهنگ اشرافیگری را در سبک زندگی خلفای سهگانه و اطرافیان آنها نشان میدهد. در این بخش، به تفصیل از اشرافیت حاکم بر جامعۀ اسلامی در دوران عثمان یاد میشود که خشم و قیام مردم در برابر خلیفۀ سوم در همین اشرافیتطلبی ریشه دارد. یکی دیگر از چالشهای ایجادشده توسط نخبگان در برابر امیرالمؤمنین(ع)، حسدورزی اصحاب دیرینِ پیامبر نسبت به جایگاه و مقام آن حضرت است که میتوان به علت حسادت و کینۀ عایشه نسبت به امیرالمؤمنین و به راه افتادن جنگ جمل ـ که ریشه در مشاهدات عایشه از احترام و جایگاه امیرالمؤمنین در نزد پیامبر(ص) دارد ـ اشاره کرد. معضل سومی که سلیمانی امیری بدان اشاره میکند و توسط نخبگان در برابر حکومت علوی قرار میگیرد، شکلگیری جریان نفاق است که در قالب دعوی اصلاحگری و ادعای زیرکی و سیاستمداری و چندچهرگی در فضای جامعه خودنمایی میکند. در پایان نیز نویسنده در قالب فصل جداگانهای به تحلیل جریان شکلگرفته توسط خوارج و تأثیر اعتزال آنها بر روحیۀ جمعیِ مردمِ عصر مولا(ع) میپردازد.
به عنوان کسی که دغدغۀ عدالتطلبی دارد و در پی شناخت رابطۀ عدالت با حکومت علوی و همچنین کشف چالشهای حکومت اسلامی در زمانۀ امیرمؤمنان(ع) است، میتوانم بگویم که این کتاب توانسته است به مقدار مطلوبی رضایت خاطرم را جلب کند و پاسخگوی پارهای از پرسشهایم باشد.