عدالت اقتصادی در سیره حکومتی امام علی (ع) | معرفی کتاب « سیاست های مالی امام علی (ع) »
« سیاستهای مالی امام علی(ع) » نام کتابی است که حجتالاسلام محمدحسین علیاکبری آن را نوشته و پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به معاونت پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی حوزۀ علمیۀ قم آن را منتشر کرده است. بر خلاف انتظار کسی که صرفاً با الهام از عنوان، این کتابِ 250 صفحهای را انتخاب میکند، در فصل اول که طولانیترین فصل کتاب است، خواننده با سیاستهای مالی امام علی(ع) مواجه نمیشود، بلکه نویسنده این فصل را به «منابع بیتالمال» اختصاص داده و انواع منابع مالی را با بهرهگیری از آیات قرآن کریم و تاریخ صدر اسلام معرفی کرده است.
به نظر میرسد خوانندهای که اطلاعات جامعی از آیات قرآن، تاریخ نبوی و تاریخ خلفای صدر اسلام ندارد و متکی بر احکام متداول و مشهور، فقط خمس و زکات را منابع مالی اسلامی قلمداد میکند، پس از مطالعۀ این فصل با تنوع شگفتانگیزی روبهرو شده و از سوی دیگر، به اهمیت نقش و تدبیر حاکمان اسلامی در تأمین منابع مالی پی میبرد، چراکه متوجه میشود تعیین میزان و وضع برخی از انواع مالیات بر عهدۀ حاکم است و این اختیار و حالت سیال، انعطافپذیری حکومت اسلامی برای گذر از مراحل گوناگون را نشان میدهد.
همچنین بهرهگیری از منابع متنوع و زوایای دیدِ متفاوت دربارۀ تاریخ اسلام و عدم پیشداوریهای مذهبی، این فرصت را برای خواننده فراهم کرده است تا فراتر از روایتی مذهبی، در فصل نخست با روایتی اسلامی گوشههایی از تاریخ صدر اسلام را به مطالعه بنشیند.
همین انصاف و عدم التفات به پیشداوریهای مذهبی در فصل دوم کتاب نیز نمود پیدا کرده و مؤلف در این فصل نیز دیدگاه امام علی(ع)، پیامبر(ص) و خلفا دربارۀ بیتالمال را به طور تطبیقی مقایسه میکند و سه خلیفۀ پیش از امیرمؤمنان(ع) را جریان واحدی در تضاد با امام علی(ع) ترسیم نکرده و با وجود موضع مذهبی، تفاوتهای موجود میان سه خلیفه را از نظر دور نداشته است.
در ادامه، جنبۀ تاریخی کتاب کمرنگ شده و راهکارها و رهنمودهای مالی ظهور و بروز بیشتری پیدا میکند. این تفاوت در ارجاعات کتاب نیز قابل پیگیری است و مؤلف که در نیمۀ اول کتاب بیشتر بر منابع تاریخی اتکا کرده است، در ادامه بر عنوان کتاب متمرکز شده و بهرهمندی از منابع حدیثی در ارجاعات کتاب غالب میشود.
مطالعۀ نیمۀ دوم کتاب به خواننده کمک میکند که روایتهای خیالی و غیرواقعی از دوران حکومت امام علی(ع) را کنار گذاشته و نقش عامل انسانی و فعالیتهای بشری در حکومت معصومان(ع) را نیز نادیده نگیرد. این نگاه، محصول مروری گذرا بر نام و نشان 23 نفر از کارگزاران حکومت علوی است که همگی بر یک شکل و یک شاکله نبوده و برآیند افراد ناهمگن جامعه بودهاند. در میان این کارگزاران، از سویی نام افرادی چون «مالک اشتر نخعی» و «محمد بن ابیبکر» به چشم میخورد که از امتحانات روسفید بیرون آمده و از سویی افرادی همچون «یزید بن حجیّة تیمی» را میبینیم که در جنگ صفین و نهروان در رکاب امیرمؤمنان(ع) جنگید، ولی پس از آنکه استاندار ری شد «فریفتۀ درهم و دینار گردید و با تصرف در خراج و کم آوردن سیهزار درهم، مستحق تازیانه و زندان شد و سرانجام چون دیگر کارگزاران خائنِ نظام علوی به معاویه پیوست».
همچنین نویسنده تلاش کرده با نادیده گرفتن کلیدواژهها و با تمرکز روی مفاهیم نشان دهد بسیاری از مفاهیمی که امروزه در عالم اقتصاد مطرح است و فقدان آن موجب رنج و نابهسامانی جامعه میشود، از نظرگاه امام علی(ع) دور نمانده و ایشان به دنبال آموزش و اجرای این آموزههای راهگشا بودهاند. از جملۀ این عناوین و آموزهها «مشارکت دادن حکومت در احیای منابع تولید» است که در ذیل آن میخوانیم که امام(ع) در نامهای به کارگزارش، بر مشارکت و تعامل کارگزار با مردم در احیای نهر متروکه چنین سفارش فرموده است: «همانا مردمانی از اهل ذمّه در حوزۀ مأموریت تو، نهری را در زمین خود اسم بردند که بیاثر شده و زیر خاک رفته است. مسلمانان عهدهدار احیای آن برای ایشان هستند. پس تو و ایشان بنگرید و نهر را احیا و آباد کنید. به جان خودم سوگند که اگر (اهل ذمّه) آباد کنند، دوستداشتنیتر است از اینکه بیرون روند!»[1]
همین سخنِ کوتاه، وسعت دیدِ امام(ع) و نیز روش تعامل ایشان با اقلیتهای دینی در جامعۀ اسلامی را نشان میدهد؛ ولی نویسنده به علت اینکه این جنبه از سخنان حضرت به موضوع پژوهش وی ارتباطی نداشته، به آن نپرداخته است.
علاوه بر اینها، بهرهگیری نویسنده از کتاب «الغارات» برای تبیین موضوع پژوهش قابل توجه است. همۀ ما وقتی که مسئله سیره و سخن حضرت علی(ع) مطرح میشود، ذهنمان به سراغ کتاب «نهجالبلاغه» میرود و کمتر کسی نام الغارات را شنیده است. این کتاب توسط ابواسحاق ابراهیم بن محمد ثقفی نوشته شده و نویسندۀ آن بیش از صد سال قبل از تولد سید رضی (گردآورندۀ نهجالبلاغه) فوت کرده است. الغارات به هدف گزارشنویسی از غارتهای معاویه به قلمرو حکومت امیرمؤمنان(ع) نوشته شده، ولی شامل مطالب متنوعی دربارۀ زندگی امام علی(ع) و روشهای اداری، مالی، سیاسی و اخلاقی ایشان است و خطبهها و سخنان حضرت را هم گزارش کرده است. ارجاعات مکرر نویسندۀ کتاب «سیاستهای مالی امام علی(ع)» به کتاب «الغارات»، نشاندهندۀ جایگاه و ارزش این کتاب در تبیین سیرۀ امیرمؤمنان(ع) است. گفتنی است، برخی از مطالبی که به نهجالبلاغه استناد داده شده است، در الغارات نیز قابل جستوجوست و به همین علت، ابنأبیالحدید، شارح معتزلیِ نهجالبلاغه، در کتابش بسیاری از گزارشهای الغارات را نقل کرده است.
[1]. تاریخ یعقوبی، ج2، ص203.