1. خانه
  2. مطالب
  3. پایداری
  4. خاطره نگاری یک بعثیِ احساسی | جستاری درباره کتاب «نوشانوش»
خاطره نگاری یک بعثیِ احساسی | جستاری درباره کتاب «نوشانوش»

خاطره نگاری یک بعثیِ احساسی | جستاری درباره کتاب «نوشانوش»

«نوشانوش» عنوان کتاب جدید محمودی است که باز هم موضوعش جنگ است و جبهه. داستان با تعلیق خوبی آغاز‌‌‌ می‌شود و خیلی زود با ورود دفتر خاطرۀ یک رزمندۀ عراقی، خوب‌تر و جذاب‌تر‌‌‌ می‌شود...
پایداری 1400/4/15 5 دقیقه زمان مطالعه 0

ما دهه‌شصتی‌‌‌‌‌‌ها جنگ را خوب‌‌‌ می‌شناسیم. در دوران کودکی‌مان، پدرانمان و تمام پدر‌‌‌های دور و برمان در جبهه‌‌‌‌‌‌ها حضور داشتند. و ما از روی چشم‌‌‌‌های نگران مادر‌‌‌‌‌ها و مادربزرگ‌هایمان و از تشییع جنازه‌‌‌‌های متعدد و حجله‌‌‌‌های سر کوچه‌هایمان، جنگ را شناختیم. ما جنگ را با صدای آوینی در «روایت فتح»، با بازگشت شوهرِ همسایه از اسارت، با مارش پیروزی و با شیرینی‌‌‌‌های توی خیابان در روز‌‌‌های پیروزی عملیات‌‌‌‌‌‌ ‌شناختیم.

جنگ که تمام شد، شاید در حوالی دوران پر کشیدن آوینی، کم‌کم کتاب‌‌‌‌های مرتبط با آن هشت سال متولد شدند. وصیت‌نامه‌‌‌‌های شهدا ‌جمع‌آوری شد، رزمندگان از هم‌رزمانشان گفتند، کم‌کم خانم‌‌‌‌‌‌ها از همسرانشان گفتند، فرماندهان صاحب کتاب‌‌‌‌های اختصاصی شدند و پای داستان هم به ماجرا کشیده شد.

اوایل، داستان‌‌‌‌‌‌ها مثل فیلم‌ها، روایت‌کنندۀ معصومیت و اخلاص و عرفان و ایمان رزمندگان و شهدایمان بودند. گویی مردانی از آسمان آمده‌اند که بجنگند و دوباره به آسمان برگردند؛ مردانی فرشته‌وَش با سطح بالایی از ایمان و عاری از گناه و اشتباه و معصیت. اما به مرور در فیلم‌‌‌‌‌ها و داستان‌ها، توجه به حواشی جنگ، خانواده‌‌‌‌های شهدا، واقعیات تلخ جنگ و حتی شکست‌‌‌‌‌‌ها و اشتباهات جا باز کرد. حتی نگارش خاطرات طنز از جبهه باب شد و دیگر تصویر ما از جبهه، یک مکان ماورایی با آدم‌‌‌‌های ماورایی نبود. جبهه تصویری پیدا کرد از واقعیات، از سختی‌ها، تلخی‌‌‌‌‌‌ها و شیرینی‌‌‌‌‌‌ها و شکست‌‌‌‌‌ها و پیروزی‌ها.

در کتاب‌هایی مثل «من قاتل پسرتان هستم» و یا «دا» حواشی و تلخی‌‌‌‌‌‌ها و بدن‌‌‌‌های پاره‌پاره‌شده، بیشتر از قبل به مخاطب ارائه شد و در «نیمۀ پنهان ماه» و «فرماندۀ من» وجوه دیگری از شخصیت‌‌‌‌های حاضر در جنگ را شناختیم. و «اخراجی‌ها» فیلمی شد که در فروش رکورددار است.

و به مرور خاطره‌‌‌‌‌‌نگاری و ثبت سرگذشت شهدا حتی انگیزه‌‌‌‌ای شد برای تأسیس چند انتشارات.

اما در این بین، در بین خودنگاری‌‌‌‌‌‌ها و دیگرنگاری‌‌‌‌‌‌ها و سرگذشت‌نامه‌ها، دنیای داستان و رمان در موضوع جنگ تحمیلی دنیای دیگری است. با وجود این‌که در ‌سال‌‌‌‌های اخیر داستان و رمانِ خوب کم نداشتیم، با این‌که توقف و رکود در تولید این قبیل آثار نداریم، با این‌که جشنواره‌‌‌‌های تخصصی برای ادبیات پایداری برگزار‌‌‌ می‌کنیم، اما هم‌چنان موضوعی بکر است و پر از سوژه، با دستمایه‌‌‌‌های داستانی زیاد و متنوع و جذاب.

به نظر من، به تعداد آدم‌هایی که در جنگ شرکت کرده‌اند، به تعداد تک تک اعضای خانواده‌هایشان، به تعداد همۀ خانه‌هایی که تخریب شد در جنگ، حتی به تعداد دام و طیورهایی که شیمیایی شدند و از بین رفتند، هم‌چنان موضوع برای نوشتن داستان از جنگ هست؛ و این چیز‌‌‌‌‌ها نه در جبهۀ خودمان که در آن سوی خط مقدم هم هست.

سربازان و فرماندهانی که جنگیدند، چه ایرانی و چه عراقی، آدم‌هایی بوده‌اند با اعتقادات و احساسات و باور‌‌‌‌‌ها و الزامات و اجبارهایی حتی، که آن‌‌‌‌‌‌ها را به‌‌‌ میدان توپ و تانک کشانده است. واقعیت این است که عراقی‌‌‌‌های حاضر در جنگ، صرفاً آن مردان سیبیلوی چاق شکم‌گندۀ خنگِ بی‌رحمِ فیلم‌‌‌های جنگی دهۀ هفتاد نبودند و آن‌‌‌‌‌‌ها هم هر کدام عزیزانی داشته‌اند که چشم به راهشان بوده و عکسشان را‌‌‌ می‌بوسیده‌‌اند.

اولین بار این موضوع را در داستانی خواندم که رزمندۀ ایرانی به طور اتفاقی از طریق بی‌سیم با یک رزمندۀ عراقی گفت‌وگو‌‌‌ می‌کند و این،‌‌‌ می‌شود بساط هر شبشان.

و حالا در کتاب جدید «محمد محمودی»، باز هم پای عراقی‌‌‌‌‌‌ها به داستان باز شده است. محمد محمودی داستان‌نویس حوزۀ دفاع مقدس است. شاید داستان‌هایی با موضوعات دیگر هم نوشته باشد که من نخواندم و نمی‌شناسم؛ من او را با داستان‌‌‌‌های حوزۀ ادبیات پایداری‌اش‌‌‌ می‌شناسم و با جوایز متعددی که برای این داستان‌‌‌‌‌‌ها دریافت کرده است.

«نوشانوش» عنوان کتاب جدید محمودی است که باز هم موضوعش جنگ است و جبهه. داستان با تعلیق خوبی آغاز‌‌‌ می‌شود و خیلی زود با ورود دفتر خاطرۀ یک رزمندۀ عراقی، خوب‌تر و جذاب‌تر‌‌‌ می‌شود. فصل‌‌‌های داستان بین ایران و عراق و در دو جبهه مدام جابه‌جا‌‌‌ می‌شود. برای من بخش‌‌‌های رزمندۀ عراقی جذاب‌تر بود. شخصیت‌پردازی رزمندۀ عراقی، کامل‌تر از ایرانی‌‌‌‌‌‌ها بود و من به راحتی‌‌‌ می‌توانم آن مرد رزمندۀ عراقی را که عاشق دختری به نام «رغد» بود و از «نایف» متنفر بود، تصور کنم. تعداد شخصیت‌‌‌‌‌‌ها در بخش‌‌‌‌های عراقی کم هستند و برای همین عمق خوبی پیدا کرده‌‌اند؛ اما در بخش‌‌‌‌های ایرانی، تعدد شخصیت‌‌‌‌‌‌ها و آدم‌‌‌های داستان باعث‌‌‌ می‌شود هیچ کدام از آن‌‌‌‌‌‌ها را به درستی و عمیق نشناسیم؛ به جز اندکی علی‌شیر را.

«نوشانوش» از آن کتاب‌‌‌‌های داستانی نیست که بتوانید آن را حین چت و آشپزی و مکالمه با دیگران هم بخوانید. هرگز! برای فهمیدن داستان و باز شدن گره‌‌‌‌های آن، ‌‌‌حتماً به تمرکز و آرامش نیاز دارید. و ‌‌‌احتمالاً پس از یک بار خواندن دوست دارید یک بار دیگر آن را بخوانید. علت اصلی این کشش، به دلیل شخصیت‌پردازی‌‌‌‌های کم‌عمق و سریعِ نویسنده است که باعث‌‌‌ می‌شود برای شناخت دقیق شخصیت‌ها، مجبور به دوباره‌خوانی شویم.

یکی از قوّت‌‌‌‌های نوشانوش، وفاداری آن به اسامی و فرهنگ مردمان روستایی است که قهرمانان قصه را‌‌‌ می‌سازند؛ عمه‌حسرت، علی‌شیر، علی‌باز، هزارگل و دیگران.

نوشانوش هم آسان است و هم سخت. شخصیت‌‌‌‌های متعدد در بخش ایران، اوضاع را کمی پیچیده و پرگره کرده، اما روایتِ خطی و فراز و فرود کمِ داستان، آسانش کرده است. البته این نوع روایت و گزارش کردن، گاه باعث خستگی مخاطب‌‌‌ می‌شود. دلت‌‌‌ می‌خواهد اتفاق خاصی بیفتد و رویدادی تو را‌‌‌ میخکوب کند که اغلب نمی‌افتد؛ اما تا فصل عوض‌‌‌ می‌شود و راوی عراقی‌‌‌ می‌شود، جذابیت به داستان برمی‌گردد.

در‌‌‌ میان آثاری که این روز‌‌‌‌‌ها در حوزۀ ادبیات پایداری منتشر‌‌‌ می‌شوند و کتاب‌‌‌‌های پرشمار زندگی‌نامۀ شهدا که ‌‌‌‌عمدتاً مصاحبه‌هایی سر‌وشکل‌یافته هستند و کتاب‌ها، شکل روزنامه‌‌‌‌ای دارند، قطعاً نوشانوش اثری خواندنی است و حرفی برای گفتن دارد.

نوشانوش، پایان‌بندی خوبی دارد. خط‌‌‌‌های شروع کتاب با خط‌‌‌‌های پایان کتاب مرتبطند و این رندی و ابتکار نویسنده، برای خواننده جذاب و غافل‌گیرکننده است.

نوشانوش و قلم توانمند و امتحان‌پس‌دادۀ محمد محمودی، پر از تک‌جمله‌‌‌‌های ناب است که‌‌‌ می‌توان ساعت‌‌‌‌‌‌ها با مرور آن جمله در ذهن لذت برد و به آن فکر کرد. من چند روز است این جملات را مرور‌‌‌ می‌کنم و بعید است فراموششان کنم:

کوتاه و بلند بودنِ خبر مهم نیست؛ این‌که پشتش چه باشد مهم است. مثلاً این‌که یک روز صبح همۀ جراید بغداد تیتر بزنند: «عراق برندۀ جنگ شد!» سه کلمه بیشتر نیست، ولی پشت‌بندش چه غوغایی‌‌‌ می‌شود؟ یا مثلاً رغد دو کلمه برای من بنویسد: «دوستت دارم!»

مطالب مرتبط

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

«مردم به همان چیزی که امام می‌خواست رأی دادند؛ نه به اسلامی که در ذهن فلان مرجع یا فلان شخصیت سیاسی بود. …

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

ازدواج یک پیوند کووالانسی است که زوجین باید با به اشتراک گذاشتن الکترون‌های خود، زندگی‌شان را در یک خط راست …

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

در اینجا با داستانی روبرو هستیم که نویسنده از لحاظ به کارگیری عناصر داستانی تا حدود زیادی موفق عمل کرده و به …

کليه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه کتاب فردا می باشد

توسعه و طراحی سایت توسط آلماتک

bookroom.ir - Copyright © 2007-2019 - All rights reserved