در ستایش راویان سکوت | جستاری درباره کتاب «کمین واژه ها»
سرعت رشد و پیشرفت دانش الکترونیک و وسایل ارتباطی در دو دهۀ اخیر آنچنان بالا بوده است که امروزه تصور روزگار بدون تلفن همراه و گوشیهای هوشمند برای ما سخت است. اگرچه خاستگاه این علم و فناوری در کشورهای پیشرفته و قدرتمند جهان بوده است، ولی در حال حاضر کشورهای دیگر هم از طرق مختلف به آن دست یافتهاند. ایران نیز با تلاش و کوشش فرزندان دانشمند خود توانسته است در طی سالها، به پیشرفتهای قابل ملاحظهای در خصوص دانش الکترونیک دست پیدا کند.
اما برای ما که اکنون استفاده از تکنولوژی ارتباطات و ردیابی امری در دسترس، همگانی و روزمرّه شده است، تصور اینکه نیروهای رزمنده در دوران جنگ برای به دست آوردن ابتداییترین اطلاعات از مواضع و تحرکات دشمن با چه سختیهایی مواجه بودهاند، دشوار است. در همۀ این سالها با خواندن کتابهای خاطرات و مستندات دفاع مقدس، به سختیِ کسب اطلاعات و رصد مواضع و فعالیتهای دشمن در روزگاری که پیشرفتهترین ابزار در اختیار رزمندگان ما، بیسیمهای رادیویی بوده است، فکر میکردم. خواندن کتاب «کمین واژهها» کمک کرد تا کمی در جریان بخشی از وقایع جنگ تحمیلی قرار بگیرم که کمتر در مورد آن صحبت میشود؛ یعنی تاریخچۀ تشکیل قرارگاه جنگهای الکترونیک (جنگال).
در این کتاب با شکلگیری اولین واحدهای جمعآوری اطلاعات و شنود در تیپ امام حسین(ع) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اصفهان که بعدها به لشکر 14 امام حسین(ع) تبدیل شد، آشنا میشویم؛ اینکه رزمندگان ایرانی چطور با حداقل امکانات توانستند ابتدا با غنیمت گرفتن تعدادی از ادوات شنود و بیسیمهای نیروهای عراقی و بعد با همراهی مراکز دانشگاهی و علمی داخلی، سیستم اطلاعاتی خود را ارتقا ببخشند و توان مقابلۀ اطلاعاتی با دشمن را به دست آورند.
کتاب از چند بخش تشکیل شده است که در آن رزمندگانی که هستۀ اولیه اطلاعات و شنود سپاه را تشکیل داده بودند، به بیان خاطرات خود در طول سالهای جنگ تحمیلی میپردازند. از آنجا که افرادِ واحدِ شنود بسیار معدود بودند و نیز به دلیل محرمانه بودن برخی اطلاعات و شهادت برخی از رزمندگان این واحدها، اطلاعات کمی از فعالیت آنها در دست است.
یکی از نکات قابل توجه در کتاب «کمین واژه ها»، بیان نقش مهمّ عراقیهای ایرانیالاصل در واحدهای شنود است. آنها که قبل از انقلاب و جنگ به کشور بازگشته یا بازگردانده شده بودند، در کار ترجمه و شنود بیسیمهای عراقی، ایجاد اختلال در آنها، گمراه کردن دشمن و... بیشترین همکاری را با رزمندگان داشتند. بعضی از آنها هنوز مدارک عراقی خود را به همراه داشتند که در مواقع لزوم در جهت پیشبرد اهداف و وظایف محوّله از آن استفاده میکردند. اهمیت وجود این افراد به حدی بود که گاه برخی اُسرای عراقی مستقیم به آنها مراجعه میکردند و اطلاعاتی را در اختیارشان میگذاشتند.
استفادۀ عراق از تجهیزات جاسوسی و ماهوارههای آمریکایی و انگلیسی و نبود این امکانات برای رزمندگان ایرانی، کار را برای نیروهای ما سخت میکرد؛ ولی به مرور با استفاده از وسایل بهدستآمده، مهارت نیروهای ما در استفاده از آنها ارتقا یافته و قدرت نفوذ اطلاعاتی در خطوط دشمن افزایش پیدا کرد.
خواندن مشکلات و مشقاتی که رزمندگان برای به دست آوردن اطلاعات متحمل آن شدهاند، دردآور است. در بخشی از کتاب، با سختیها و رنجهای آنها آشنا میشویم؛ از جمله روزها و هفتههای متوالی در کمین نشستن در سکوت و سنگرهای کوچک، نبود امکانات فنی لازم یا ابتدایی بودن تجهیزات ایران در برابر تجیهزات پیشرفتۀ عراقیها که گاه حتی برای استفاده از آن متحمل جراحاتی نیز میشدند!
در طول دفاع مقدس فعالیت واحدهای شنود به تدریج بیشتر شد، به نحوی که اطلاعات دریافتی این واحدها دربارۀ سازماندهی، محل استقرار، برنامههای عملیاتی و آتش دشمن و روحیۀ فردی و جمعی آنها گاه در عملیات شناسایی و قبل از حمله و گاه به صورت مکمل فعالیتهای دیدهبانی مورد استفاده قرار میگرفت.
اما در سالهای اولیۀ جنگ عموماً کارشان شنودِ یکطرفه بود؛ زیرا نیروهای دشمن با امکاناتی که داشتند اغلب از بیسیمهای معمولی استفاده نمیکردند. تجهیزات ویژهای هم در اختیار دستۀ شنود قرار نمیگرفت. برای مثال، نیروهای عراقی به تدریج با پی بردن به قدرت شنود رزمندگان ایرانی، دستگاههایی به نام «سایکروفون» را در اختیار نیروهای خط مقدمشان قرار دادند. این دستگاه صداها را در فاصلۀ ارسال تا دریافت خراب میکرد. گرچه تعداد آنها در نیروهای دشمن زیاد نبود، ولی باز هم کار را برای نیروهای ما سخت میکرد.
بعدها با اهمیت پیدا کردن کار و وظیفۀ رزمندگان این واحد، در حین عملیات با فتح مواضع نیروهای عراقی، سنگر استخبارات آنها که شامل اطلاعات زیادی از نیروها بود، به واحد شنود تحویل داده میشد. این اطلاعات شامل سوابق هر فرد از دوران مدرسه تا ورود به ارتش و تحلیلهایی از شخصیت و روحیات او و مسائلی از این دست بود که توسط عوامل بعثی جمعآوری شده بود. این اطلاعات خصوصاً در مواجهه با اُسرای عراقی بسیار سودمند بود.
بخشهایی از خاطرات ذکرشده در کتاب به دلیل همکار بودن و همراهی مکانی افراد، همپوشانی دارد و همچنین در برخی، به شرح عملیات و وقایع دفاع مقدس پرداخته شده است که به شکل مستقیم ارتباطی با موضوع و عنوان کتاب پیدا نمیکند. همچنین خاطرهای از یکی از نیروهای شنود به نقل از نشریۀ «یالثارات» و نیز متن بازجویی یکی از افسران عراقی هم در انتهای این بخش آمده است. یکسومِ نهایی کتاب تحت عنوان «یادداشتها» هم شامل معرفی افراد، مکانها، موقعیتها، عملیات و... است که بخشی از آن اطلاعاتی است که خواننده میتواند از هر کتاب دیگری نیز به دست بیاورد.
کتاب کمین واژه ها مدخلی است بر تاریخچۀ مسیر سخت و پرفرازونشیب پیشرفت در حوزۀ اطلاعات و جنگهای الکترونیک و فنآوری گسترده و پیچیدۀ آن، که امروزه در جهان اگر اهمیتش بیشتر از ادوات جنگی فیزیکی نباشد، کمتر نیست. خوشبختانه کشور ما نیز در این زمینه با پشتوانۀ تجربۀ رزمندگان در دوران دفاع مقدس، به پیشرفتهای قابل توجهی دست یافته است.