ماجرای شکلگیری ارادۀ جوان | جستاری درباره کتاب «آرزوهای دست ساز»
روایت تأسیس و شکلگیری شرکتهای دانشبنیان و حتی قبل از آن، تعریف جامعی از این نوع فعالیتها و بیان چیستی و چرایی آنها، سابقۀ چندانی در حافظۀ عمومی اکثر ما ندارد. در واقع خیلی از ما هنوز نمیدانیم یک چنین شرکتی چطور تشکیل میشود، چه نقشی در پیشبرد علم و فناوری و صنعت دارد، مشکلات پیشرویش چیست و میتواند چه تأثیری در حوزۀ اشتغال و تولید کشور داشته باشد.
کتاب «آرزوهای دستساز» را شاید بتوان از اولین آثاری دانست که موضوعش ماجرای شکلگیری یک شرکت دانشبنیان در حوزۀ فنآوریهای الکترونیکی و کامپیوتری و بیان مراحل رشد و پیشرفت آن از بدو تأسیس و فعالیتهایش، موانع و مشکلات پیشروی آن است. نویسنده با هدف آشنایی مخاطب با یکی از مصادیق رشد و پیشرفت فنی کشور، با هوشمندی مصاحبههای خام با مؤسسین شرکت را با لحنی شیرین و جذاب، به قالب روایتی داستانی از زبان یک کارآموز الکترونیک تبدیل کرده است. در عین حال، گفتوگوها به ترتیبی چیده شده است که روایت به صورت یکدست و منسجم دیده میشود، که از نقاط قوّت کتاب به حساب میآید.
این کتاب که در زمانی کوتاه به چندین چاپ رسیده است، شرح تلاش و کوشش خستگیناپذیر جوانانی است که علیرغم مواجهه با انبوهی از سختیها، در ذهنشان ایده و هدفی جز پیشرفت دانش فنی و ایجاد کسبوکار با دستیابی به پیشرفتهترین تکنولوژیها نیست؛ کسانی که به جای انتخاب گزینههایی مثل مهاجرت به خارج از ایران یا رو آوردن به شغلهایی بدون ارتباط به تخصص، دانش و تحصیلاتشان، تمام همّ و غمّ خود را معطوف به کار و تلاش در جهت سازندگی و تولید کردهاند.
کمبودهای مالی همواره از مهمترین موانع چنین پروژههایی در تمام دنیاست و پشتیبانی مادی از اولین نیازها و ضرورتهای آن به شمار میآید. بدیهی است جوانانی که بدون سرمایه و تنها با تکیه بر دانش و توان تولید و مدیریتشان پا در چنین عرصههایی میگذارند، نیاز به سرمایهگذاری برای پیشبرد اهدافشان دارند. اما شراکت نیز مشکلات و مسائل خودش را دارد؛ زیرا از یک سو، هر شریکی حاضر به پذیرفتن خطر همکاری با نیروهای تازهکار نیست، و از سوی دیگر، گاه پیش میآید که شریکی بعد از روی غلتک افتادن کار، به دنبال سوءاستفاده از توان علمی و دانش فنی و به اصطلاح دور زدن این شرکتهای جوان است. در این میان، برخی نهادهای دولتی نیز با وجود داشتن بودجه و امکانات، به جای اندیشیدن به تولید و درک ضرورت آن، به دنبال وارد کردن کالای مشابه خارجی هستند و مدیران آنها گرفتنِ حق مأموریت، پورسانت و سفرهای خارجی را به حمایت از جوانانی که با تمام نیرو و توانشان به میدان آمدهاند، ترجیح میدهند!
تجربۀ این جوانان نیز مؤید این نظر است که از بزرگترین موانع بر سر راه مسیر این شرکتهای کوچک، همان مشکل همیشگی، یعنی وجود مدیران و تصمیمگیرندگان منفعتطلب و سودجوست، که همواره به جای توجه به نفع عمومی، به دنبال منافع شخصی بوده و به جای در نظر گرفتن اهداف بلندمدت و میهندوستی، به دنبال پر کردن جیب خود و اطرافیانشان هستند.
از سوی دیگر، در مورد برخی کالای خاص الکترونیک تولید داخل، وجود مافیای قدرتمند خرید جنس خارجی در شهرهای بزرگ، مانع از همکاری با شرکتهای تولیدی دانشبنیان میشود؛ این در حالی است که کالای خارجی علاوه بر داشتن مشکلاتی از قبیل قیمت بالا، پرهزینه و زمانبر بودن خدمات پس از فروش، سرویس دستگاه و بهروز کردن آن، احتمال داشتن مشکلات امنیتی و وجود ابزار جاسوسی در آن نیز منتفی نیست.
در این میان، حمایت مالی یکی از سرمایهگذاران خصوصی نیز به دلیل کارشکنیهای اطرافیان ادامه پیدا نمیکند و شرکت را از کار تولید و نصب دوربینهای بین جادهای و کنترل سرعت، به ساخت و طراحی دستگاه سورتر خیار میکشاند. تنها نقطۀ امید این جوانان، وجود اندک مدیران و همراهان دانشگاهی است. اما تمامی این مشکلات باعث سرخوردگی، ناامیدی و مانع ادامۀ فعالیت آنها نمیشود. در نهایت شرکت میتواند با پایمردی و ایستادگی مؤسسین جوانش دوباره به فعالیتش ادامه دهد.
گرچه بیشتر حجم کتاب به مراحل مختلف ساخت وسایل و تجهیزات الکترونیک و ذکر جزئیات آن اختصاص دارد، ولی این باعث نمیشود که خوانندۀ غیرمتخصص از خواندن آن نفع نبرد. در واقع کتاب گرچه در صفحات ابتدایی کمی اشکالات ویرایشی دارد، اما در ادامه با نثری جذاب هر فرد عادی را نیز با خود همراه میکند و به شکلی نوشته و طراحی شده است که تا انتها از خواندن آن لذت ببرد. بخش انتهایی کتاب هم شامل محصولات تولیدشده و در حال تولید این شرکت و عکسهایی از چند سال فعالیت و همکاری اعضای آن با یکدیگر است.
ناشر در یادداشتی که در انتهای کتاب آمده است، به درستی به این نکته اشاره دارد که سهچهارمِ نهایی تاریخ انقلاب اسلامی نیازمند و شایستۀ توجه بیشتری است؛ چراکه این دوران در واقع بازنماینده و حاصل تفکری است که سالهای 42 تا 67 را در بر میگیرد. این کتاب شرح حال سعی و کوشش نسلی از جوانان انقلابی است که به راحتی و درستی میتوانند الگوی نوجوانان و جوانان تلاشگر امروزی باشند؛ آنها که تحت تأثیر آرمانهای انقلاب اسلامی و آموزههای متعالی آن، پیشرفت را نه تنها در مظاهر صرفاً مادی، بلکه ذیل گفتمان معنویت، عدالت و استقلال میبینند؛ آنها که میدانند برای داشتن فردایی بهتر و تحقق آرزوها نباید چشم به دست دیگران داشت، بلکه باید بر توان خود تکیه زد و از مشکلات فرار نکرد.