اقیانوسِ علم | یادداشت سردبیر
همیشه وقتی فیلم مستند شنای غواصان در دریاهای عمیق را میبینم و به عمق خارقالعادهی اقیانوسها و دریاها میاندیشم از خودم میپرسم اگر آنها در جایی از این سفر، دیگر نتوانند از آنجا بیرون آیند چه خواهد شد؟ گم شدن در آن عمق چگونه است؟ تاریکی عمقِ دریا یک طرف، ناشناختگیِ ذاتیِ لایههای پنهانِ دریا یک طرف، آبزیان خطرناک زیر دریاها یک طرف و نیافتن راه برگشت و مرگ حتمی، هوش از سر آدمی میپراند.
علم هم دقیقا اینگونه است؛ اقیانوسِ علم در ذاتش یک ناشناختگی عجیبی دارد. اقیانوس حد دارد اما علم به جهت اتصال همیشگیاش به حضرت الوهیت لاحد است. پس شنا در اقیانوسها و دریاهای علم، شناگرانی قابل میخواهد. ژرفای علم آنچنان است که شناگرانی شاید بتوانند سطحی از آن را دریابند و شاید چندین کیلومتر از آن را بپیمایند اما آنها که بتوانند به اعماق ناشناختهی علم نزدیک شوند بسیار اندکند.
نکتهی مهم اینکه به خاطر حد و حدود این دنیا، نیستند کسانی که به مرزهای علم الهی برسند، جز حضراتِ معصومین و ائمهی کرام و انبیایِ عظام. و در همین دنیایِ محدود هستند انسانهایی که با چنگزدن به ریسمان علمِ اهلبیت به فراخنای اقیانوسهای علم الهی سفر میکنند و با کمک حضرات معصومین راههای یقین را درمینوردند و وقتی به سلامت برمیگردند، ذرهای از یقین خویش را برای دیگران مینمایانند.
در دورهای زندگی میکنیم که به قطع، دورانِ شک و تردیدهاست! اگر چندسال پیش، مثلا بیست سال پیش، به ما میگفتند در آخرالزمان عدهی زیادی از مردم به امام زمان ارواحنافداه شک خواهند کرد و وجودش را دروغ میپندارند، آن را بسیار دور میپنداشتیم؛ دورِ دورِ دور! اما اکنون دیگر خیلی دیر نیست. همین نزدیکیهاست. سر کلاس کنارمان نشسته! با ما در کوچه راه میرود! با ما شام میخورد! با ما میخوابد! با ما بیدار میشود! شک را میگویم. همو که دیگر دارد بر دل و جان ما حکمرانی میکند.
مصیبت عظیمتر آنجاست که رفته رفته آن شناگران دریایِ عمیقِ علم هم دارند از کنار ما میروند و به ابدیت سفر میکنند؛ همانها که با غور در علم، مرواریدِ یقین صید کرده و با خود میآوردند؛ همانها که لحظهای حضور در محضرشان از بین برندهی شکها و تردیدها بود. شاید شما آنها را از نزدیک ندیده باشید. اما به حکم توفیقِ باری تعالی ما تعدادی از آنها را دیدهایم. اشتهاردیها، مشکینیها، بهاءالدینیها، بهجتها، مصباحها و حسنزادهها و بسیاری دیگر که از حوصلهی این سیاهه خارجند. آنها که اگر نمیدیدیمشان باورمان نمیشد که علم چیست و معنای عمل به علم چیست؟ علم غیب چیست؟ علم ماکان و مایکون چیست؟ ما علم و عمل را در آنها دیدیم.
تذکر دهم که ما شناگران این اقیانوسها نیستیم؛ حتی در سطح آن که با سوارشدن بر قایق (کسب علم در حوزه علمیه) به آن دریاها و اقیانوسها نزدیک شویم.
کتاب "نهجالولایه" نوشتهی یکی از آن شناگران عجیب این اقیانوسهاست. او سالها در این دنیا ماند و بارها در این اقیانوس شنا کرد و بعضی اوقات هم شکست خورد؛ داستان بعضی از شکستهایش را خود در کتاب "انسان در عُرف عرفان" نوشته است. اما دست از تلاش تا لحظه آخر عمر پربرکتش برنداشت. بارها به شنا مبادرت کرد که ما را به آنها راهی نیست. اما یقین او را میشود در کتابهایش به نظاره نشست. "نهجالولایه" یکی از آنهاست که در تلاطمِ شک و تردید به وجود مبارک حضرت صاحبالزمان راهی است برای دستیازیدن به یقین تا راه را گم نکنیم.
از ویژگیهای این کتاب بلندمرتبه استفاده از مطالب کتابهای معتبر و مستند در شناخت حضرت صاحبالزمان است. مطالب این کتاب از جنس حضورند و برای فهم آن باید دائمالحضور بود.
مطالب این کتاب را دست کم نگیرید و برای فهمیدن آن تلاش کنید. این کتاب خود اقیانوسی است که برای رسیدن به فهم آن باید شناگر قابلی باشیم...
والسلام.