بازگشت به آغوش مادر | معرفی کتاب «مادرلند»
نزدیک به دو دهه است که راهپیمایی اربعین برای عموم ما ایرانیها مفهومی آشناست و چند سالی است که نویسندگان به روایت چندوچون این پدیده و راه و چاه این سفر پرداختهاند. برخی شکل و شمایل داستانی به آن داده و برخی دیگر در قالب سفرنامه تنها به بیان اتفاقات اکتفا کردهاند.
در این میان، مادرلند کتابی کم حجم است که میتوان آن را در یک نشست خواند. راوی داستان دختر جوانی است که برای دومین بار به این سفر رفته است. او از ابتدای چگونگی راهی شدن تا انتهای رسیدن به کربلا و برگشت از آنجا را برای مخاطب تعریف میکند. نویسنده در این کتاب روزنگار سفرش را نگاشته است و هنگام خواندن آن احساس میکنید که دفترچه خاطرات یک دختر جوان را ورق میزنید. دفتر خاطراتی که در سی و دو بخش تنظیم شده است و هربخش با مصرع شعری معرفی میشود.
وجه اشتراک معنایی این مصرعها وجود "تُ" است و مرجع ضمیر این تو، وجود حضرت اباعبداللّه الحسین علیهالسلام است.
خواننده از راوی اثر چیز زیادی نمیداند جز اطلاعات اندکی مثل این که دختری جوان و مجرد است و عکاسی هم میکند. مادرلند روایتی تخت و بدون فراز و فرودی خاص است که برای خوانندۀ آشنا به این سفر نکته جدیدی ندارد، اما شاید بتواند برای کسی که میخواهد برای اولین بار با روایتی از راهپیمایی اربعین مواجه شود جذّاب باشد. نثر کتاب سرگرم کننده است و مثل اکثر نمونههای مشابه، عمدتاً درگیر ظواهر این سفر است؛ بدون اینکه در انتهای کتاب بار معرفتی خواننده را چندان افزایش دهد.
یکی از معدود نقاط عطف کتاب آنجایی است که راوی به زائران خارجی میرسد. اعتراف میکنم از خواندن این که یکی از ایرانیهای خودشیفته دچار سرخوردگی میشود خوشحال شدم. بسیار دیده و شنیدهایم که موافقان این سفر تصور میکنند تنها ایرانیها هستند که شیعهاند و عرض ارادتشان به اهل بیت علیهمالسلام زبانزد تمام دنیاست! یا مخالفان فکر میکنند اگر ایرانیها به این سفر نروند، طریق خالی از زائر میماند. نفس خواندن و شنیدن روایتهای واقعی از سفر اربعین، بسیاری را از این توهّمات بیرون میآورد و احساس خودمسلمانپنداریشان را زیر سوال میبرد!
طرح روی جلد یکی از نقاط قوت کتاب است، این نقاشی که اثر استاد عبدالحمید قدیریان است تصویر محو بانویی سپیدپوش را نشان میدهد که با آغوش باز پذیرای خیل مسافران خسته است. طرح جلد مبیّن نام کتاب است؛ همانی که در متن کتاب توضیح چندانی در موردش نمیبینیم. اینکه کربلا سرزمین مادری زائران است، عبارتی است که جا داشت بیشتر به آن پرداخته شود.
ضرباهنگ کتاب سریع است و در مجموع میتواند رضایت مخاطب نوجوان را جلب کند؛ مخاطبی که حوصلۀ خواندن متنهای طولانی و توضیحات زیاد را ندارد و میتواند از طنز نهفته در متن و نیز زبان امروزی آن، لذت ببرد و برای رفتن به این سفر ترغیب شود.
این اثر را میتوان در زمرۀ آثار منتشر شده درخصوص زیارت و سفرنامههای اربعین به شمار آورد که با نثری روان، پاکیزه و عاری از غلطهای نگارشی و ویرایشی که این روزها به وفور دیده میشود، در اختیار مخاطب قرار گرفته است. این کتاب را فاطمه تقیزاده نوشته و نشر جمکران در 105 صفحه و در تابستان 1400 منتشر کرده است.