پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»
یک اصطلاحی در علم شیمیوجود دارد به نام «پیوند کووالانسی». در این پیوند اتمها میتوانند با اشتراک الکترونها، مدار خودشان را پُر کنند و به آرایش هشتتایی پایدار گاز نجیب بعد از خودشان برسند. پیوند کووالانسی بین نافلزات مشابه یا غیرمشابه با اشتراک الکترونهای مدار آخر انجام میشود. این پیوند را با خط راست نشان میدهند و در هر پیوند دو الکترون (یک زوج) شرکت دارند. پیوند کووالانسی میتواند «یکگانه، دوگانه یا سهگانه» باشد.
یکی از موضوعات مطرح شده در دین مبین اسلام، انتخاب همسر و ازدواج است که بسیار بر آن تأکید شده است. از طرفی این انتخاب جزو معدود مواردی است که باید تمام هوش و حواس انسان را به خود معطوف کند تا پیوندی محکم و متقن را به دنبال داشته باشد. از طرفی یکی از واقعیتهای انکارنشدنی در جامعۀ ما، آمار بالای طلاق است که در برخی از مناطق کشور به ازای هر چهار ازدواج یک طلاق به ثبت رسیده است. در این میان آمار بالای طلاق عاطفی هم نگران کننده است. بدون تردید یکی از دلایل اصلی طلاق، انتخاب های اشتباه است؛ انتخابهایی که نظام عاقلانه و تعریف شدهای بر آن حاکم نیست.
به اصطلاح دیگر ازدواج یک پیوند کووالانسی است که زوجین باید با به اشتراک گذاشتن الکترونهای خود، زندگیشان را در یک خط راست پایهریزی کنند و از خطرات احتمالی برای از بین رفتن این پیوند، جلوگیری کنند.
کتاب «نیمه دیگرم» مباحثی درباره انتخاب همسر است که بخش عمدهای از آن در برنامه پرسمان تربیتی خانواده از رادیو معارف پخش شده است. این کتاب در چاپ اول خود در یک مجموعه چهار جلدی منتشر شد اما در چاپ جدید، در دو جلد و با همان محتوا منتشر میشود.
جلد اول این کتاب «از من بودن تا ما شدن» نام دارد که به موضوع مهارتهای انتخاب همسر میپردازد. ابتدا مباحث اصلی بیان شده و سپس پرسشهای مربوط به همان موضوع گردآوردی شده است. برخی از پرسشهایی که از زمان انتشار این کتاب تا امروز برای مخاطب مطرح شده، به مباحث این کتاب اضافه شده است. در میان مطالب، متنها و داستانوارههایی آمده که علاوه بر کمک به فهم بهتر به جذابیت کتاب افزوده است. این کتاب در چهار بخش اصلی تنظیم شده است:
*بخش اول: «هفت نکته کلیدی در انتخاب همسر» را بهعنوان مبحث اصلی مطرح میکندو بعد درباره انتخاب خویش قبل از انتخاب همسر مباحث جامعی را بیان میکند.
*بخش دوم: «همتایی و همراهی» با همان کفویت و انواع و ابعاد آن را مفصلاً توضیح میدهد.
*بخش سوم: با عنوان «عاقلانه، عاشقانه یا عاقلشقانه»؛ نقش محبت در انتخاب همسر را شرح داده و پس از آن نیاز به عقل و احساس پیش از ازدواج و پس از ازدواج را تبیین میکند.
* بخش چهارم: «وقت رسیدن» زمان مناسب برای ازدواج و رشدهای لازم برای ازدواج را به تفصیل دستهبندی میکند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم :
«هدف زندگی، آن چیزی است که زندگی انسان را تفسیر و مدیریت میکند، «تفسیر میکند» یعنی انسان به امید داشتن یا به دست آوردن آن زندگی میکند. مدیریت میکند؛ یعنی انسان برنامههای زندگی خود را به گونه ای میچیندکه به آن برسد و اگر آن را دارد، از دست ندهد. اگر به کسی که تمام دل خوشی اش پول است، بگویی: « چرا به بستگانت سر نمیزنی؟»، میگوید: « مگر در صله ارحام پول هم هست؟» این فرد وقتی پول دارد، امید به زنده بودن دارد؛ اما وقتی احساس فقر میکند، علاقه ای به ادامه زندگی ندارد.
هرگاه که این پرسش را خوب برای مخاطبان باز کرده ام، معلوم شده که بسیاری از آنها دل خوشی و هدف مشخصی برای زندگی ندارند؛ به شدت «اکنون زده» هستند و امروز را به امید فردا طی میکنند.
قبل از اینکه درباره شریک زندگی ات فکر کنی، باید ببینی در زندگی به دنبال چه چیزی هستی و به کجا میخواهی برسی؛ دل خوشیات چیست و چه هدفی در زندگی داری، تا بتوانی کسی را در زندگی انتخاب کنی که او هم با تو در هدف و دل خوشیات، اشتراک داشته باشد.»
نویسنده جلد دوم کتاب، با عنوان «از ما شدن تا تا شدن»، بنا دارد ابعاد مختلف مسئله ازدواج را بررسی نماید و به موانع آن بپردازد. این کتاب از دو بخش اصلی تشکیل شده است:
بخش اول: موانع پیش روی ازدواج با عنوان «این صخرهها را میتوان برداشت» که در هفت فصل تنظیم شده است؛ چند فصل دارد:
*فصل اول: خانههای لرزان، دلهای ترسان. نویسنده در این بخش به آمار طلاقها و رو به افزایشبودن آنها میپردازد و عوامل آن را بررسی میکند.
*فصل دوم: بزرگهای کوچک مانده؛ در این فصل به تربیت ناقص توسط والدین میپردازد و خلأهای موجود و آسیبزا در زندگیهای زناشویی را تحلیل میکند.
*فصل سوم: لکه خاک روی پیشانی افلاک؛ از بین رفتن نگاه مقدس به ازدواج در این فصل بررسی شده و عوامل بیرونی و درونی دخیل در این موضوع کالبدشکافی میشوند.
*فصل چهارم: سنگ محکهای فریبنده؛ ملاکهای غیر منطقی طرفین ازدواج را مطرح کرده و زیر ذرهبین میبرد.
*فصل پنجم: مهریه یا قهریه کدام یک؟ ؛ در این فصل بحث مهریههای سنگین مطرح شده و آسیبها و مضرات آن تحلیل میشود.
*فصل ششم: سختیهای خودساخته؛ به بحث تشریفات و تجملات میپردازد.
*فصل هفتم: من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی. . . ؛ موضوع مطرح شده و جاافتاده انتخاب شوندگی دخترها را مورد بررسی قرار میدهد.
بخش دوم این کتاب به پرسشهای مخاطبان اختصاص داده شده است که برخی از موضوعات پرسشها عبارتند از:
*آسان گیری از ازدواج و سوءبرداشتها
*تبعات دوران عقد طولانی
*سنتهای الهی در رزق
*علاقهمندی یک دختر به پسر، پدر و مادرم میگویند زود است و . . .
در بخشی از جلد دوم این کتاب میخوانیم :
«یکی دیگر از موانع تسهیل در امر ازدواج، تربیت ناقص است. والدین باید در شیوه تربیتی خود تجدید نظر کنند. بهترین سرمایهای که پدرو مادر میتوانند برای فرزندانشان به جا بگذارند، تربیت صحیح است. تربیت هم فقط به درس خواندن نیست. میشود کسی درسش معمولی یا حتی ضعیف باشد؛ اما پسر یا دختر با تربیتی باشد. میشود کسی هم درس و مشق خوبی داشته باشد، ولی بهرهاش از تربیت کم باشد. یکی از نشانههای تربیت صحیح آن است که فرزند ما با بلوغ جنسی، آرام آرام آماده اداره یک زندگی شود. همین سه چهار دهه گذشته، دختران بسیاری را میدیدیم که در سنین پانزده شانزده سالگی ازدواج میکردندو از عهده اداره یک زندگی هم بر میآمدند. نسل بشر در این چند دهه، تغییر چندانی نکرده است. آنچه تغییر کرده است نوع تربیت است.»
دختران در آن زمان، تنها به فکر درس خواندن نبودند؛ بلکه درآستانه بلوغ بهصورت رسمیبازوی مادر در خانه بودند. دختران بزرگتر، در نگهداری بچهها و تر و خشک کردن آنها به مادر کمک میکردند. پسران در آستانه بلوغ، آرام آرام به دنبال کار میرفتند و تابستآنها بهصورت جدی کار میکردند. وقتی هم که از سربازی برمیگشتند؛ کاملاً بهصورت مستقل زندگی میکردند. اما امروزه بسیاری از پدران و مادران، به اسم دل سوزی اجازه بزرگشدن به بچهها نمیدهند.
این یک هشدار است:
قرار نیست فقط ازدواج کنید؛ قرار است یک ازدواج بادوام داشته باشید! پسس عاقلانه انتخاب کنید و عاشقانه زندگی کنید.