1. خانه
  2. مطالب
  3. عاشورا
  4. روایت حقوق بشری از عاشورا | نقدی بر کتاب شهید حقوق و ارزشهای اسلامی اثر حجت الاسلام ورعی
روایت حقوق بشری از عاشورا | نقدی بر کتاب شهید حقوق و ارزشهای اسلامی اثر حجت الاسلام ورعی

روایت حقوق بشری از عاشورا | نقدی بر کتاب شهید حقوق و ارزشهای اسلامی اثر حجت الاسلام ورعی

نقدی بر کتاب «شهید حقوق و ارزشهای اسلامی» اثر حجت الاسلام ورعی
عاشورا 1398/7/21 6 دقیقه زمان مطالعه 0

«شهید حقوق و ارزش های انسانی» کتابی است اثر سیدجواد ورعی که انتشارات «میراث اهل قلم» چاپ نخست آن را در تابستان 97 راهی بازار نشر کرده است.
کتاب تلاش کرده تا با نقدِ نگاهِ سنتی به عاشورا، نیم نگاهی به ابعاد اجتماعیِ عاشورا بیندازد.
کتاب، بحث هایی درباره جریان شناسی نگاه های مختلف علمای شیعه به عزاداری و خرافات درون عزاداری دارد؛ برای مثال، «دسته ای مطلقاً حکم به حُرمت عزاداری ها به غیر از شیوه ائمه صادر کرده اند؛ نظیر سیدمحسن امین و سیدابوالحسن اصفهانی. دسته دوم فقهایی که مطلقاً حکم به جواز آن ها صادر کردند، مگر آن که فرد منجر به موت باشد؛ نظیر شیخ عبدالحسین حلّی و شیخ خضر شلال. دسته سوم فقهایی که در عین حکم به جواز آن ها به مقتضای عناوینی چون وهن مذهب یا ضرر معتنابه را مطرح ساخته اند؛ نظیر میرزای نائینی، علامه شرف الدین و علامه شیخ محمدحسن کاشف الغطاء […] اختلاف به حدی بود که گروه اول را "علویین" و گروه دوم را "امویین" لقب داده بودند.» (ورعی، ص187-188) این بخش جزو بخش های تحقیقیِ کتاب است. نمونه های مختلفی از فتاوا را هم بازخوانی کرده است.
بحث فقهیِ مفصلی نیز در چارچوب این جریان شناسی در مورد شبیه سازی و تعزیه وجود دارد؛ برای نمونه: «تشبیه به زنان در شبیه سازی و برای هدفی عقلایی و موقت به زیّ زنان درآمدن نیست که در روایات مورد نهی قرارگرفته است. آنچه حرام است خارج شدن مرد از زیّ مردان و در زمرۀ زیّ زنان قرار گرفتن است، نه پوشیدن موقت لباس زنان. تشبه به اولیای خدا در امری که برای احیا امر آن ها صورت می گیرد و تشبّه به دشمنان اهل بیت در حالی که تقبیح اعمال آنان است، بلامانع می باشد.» (ورعی، ص192-193)
در چهارچوب نگاه اجتماعی به عاشورا به مواردی نظیر تصویرِ صرفاً مظلومیت محور از عاشورا اشاره کرده؛ برای مثال اسامی کتبی نظیر مفتاح البکاء، طوفان البکاء، محیط البکاء و مثیرالاحزان (ورعی، ص162).
کتاب با ادبیاتِ حقوق بشری سخن گفته، که این امر از اسمش گرفته تا مواردی که گزینش و رویکردی که در کتاب پیگیری کرده، مشخص است.
کتاب یک رویکرد مشخصِ سیاسی و فکری به عاشورا دارد؛ رویکردی که با همان برداشتِ حقوق بشری نسبت دارد. در نهایت، مهم ترین موردی که برای فلسفه عاشورا به تکرار بازخوانی کرده است، درباره فلسفه قیام حسینی است که آن را به جلوگیری از تبدیل خلافت به سلطنت موروثی و استبداد فرو کاسته است؛ حتی اگر خواسته است استشهادی به علما در این چهارچوب بیاورد، مثلاً به بحث های ضداستبدادی نائینی استناد کرده است (ورعی، ص80). در چارچوب همین نگاه تقلیل گرا به هدف نهضت حسینی است که در کتاب به سبک پروژه روشن فکری دینی، پس زمینه ای از تصویر غیرمنفی به اساسِ خلافت می بینیم. برای نمونه، در مورد خلیفه دوم می نویسد: «خلیفه دوم گمان نمی کرد رفتار ناپسند او با اصحاب پیغمبر، بهانه و مستمسکی برای اُمویان خواهد شد که با اصحاب پیغمبر و شیعیان اهل بیتِ آن حضرت چنین رفتاری داشته باشد.» (ورعی، ص62) مستند نویسنده برای چنین برداشتی چیست و ضمن پذیرشِ ضرورت وحدت و خودداری از وهن مقدساتِ برادران اهل تسنن، چه ضرورتی دارد به جایگاه خلافت که مورد تأیید شیعه نیست، چنین توجیه گرایه ورود کنیم؟
در مواردی نیز وسط ایستاده و به ظاهر، تصمیم نهایی را نگرفته است؛ برای مثال در مورد برداشت مذاکره از عاشورا (که به وسیله حسن روحانی در آن بازه ها مطرح شد و در ابتدای انقلاب نیز به وسیله ابراهیم یزدی پس از دیدار بازرگان با برژینسکی مطرح شده بود) ظاهراً در موضع هم آری هم نه ایستاده است، اما کلیّت متن را که می بینید در مجموع چنین برداشتی را تأیید کرده است. در نگاه کلان تر نیز می گوید وظیفه امام، شخصی و اختصاصی نیست، اما در مورد برداشت از تاریخ برای درس گیری مسائل روز، در وسط ایستاده است. در مواردی مثل پاسخش به نقش اجتماعی زن البته از وسط جلوتر رفته و مباحث اجتماعی را بازخوانی کرده است که بین نگاه اسلامِ ناب و روشن فکریِ دینی در تقابل با نگاه متحجرین است.
کتاب تلاش کرده نگاه برون دینی به عاشورا داشته و آن را الگویی برای همه حتی غیرمسلمانان معرفی کند، اما رویکرد حقوق بشری سبب شده تأکید کتاب بر ارزش های جهان شمول باشد، اما آن قدر عمومیت در ارزش ها درست کرده است که مرز حق و باطل مشخص نمی شود و یا حق، کلی و انتزاعی می شود.
وجود پروژه روشن فکری دینی در پس زمینۀ کتاب، باعث شده در بسیاری از قسمت ها برداشتی تقلیل گرا داشته باشد. مثلاً در جایی نیز هدف حکومت اسلامی را، تقلیل گرایانه، تنها حفظ حکومت اسلامی در نظر گرفته است و مواردی نظیر عدالت در آن نیست، که این خود با متون دینی ناسازگار است: «فلسفه حکومت در این مکتب حفظ اسلام است و بس.» (ورعی، ص94)
از سوی دیگر ابعاد معنوی عاشورا در این اثر جدی نیست، البته در چارچوب همان نگاه حقوق بشری و روشن فکریِ دینی، بر اخلاق تأکید کرده است؛ نظیر ماجرای مسلم بن عقیل و ترور نکردن ابن زیاد، اما اهداف و حمیت امام بر تغییر ایجاد کردن را در آن نمی بینید. کتاب نوعی عدالت با تأکید بر عدالت سیاسی (با قرائت روشن فکری دینی) منهای معنویت، البته با چاشنی اخلاق با ارزش های جهان شمول (قرائت حقوق بشری) دارد.
کتاب یک سره ضد تحجّر است و به ندرت علیه التقاط مطلبی در آن پیدا می کنید. کتاب علیه سکولاریسم هم عندالاقتضاء ردیه هایی دارد، اما التقاط نه! یعنی در نهایت به عنوان روحانی در موضع روشن فکریِ دینی ایستاده است که با نگاه تلفیقی به اسلام و غرب مشکلی ندارند.
کتاب به ویژه در فصول پایانی به امام(ره) و مطهری هم تنها به مثابه متفکر استناداتی دارد، ولی انگار نه انگار ما در دوره حکومت اسلامی هستیم و اقتضائات چیست.
کتاب مجموعه ای از مقالات و سخنرانی هاست. مکان اکثر سخنرانی ها معلوم نیست و به نوعی مخفی کاری در میان است؛ گویا نویسنده ابا داشته آن را مشخص کند. تاریخ ارائه مباحث و نحوۀ طرحِ آن هم قدری با مسائل بعد از فتنه 88 قرابت دارد. در چارچوب همین هم زمانی به سبک پروژه روشن فکران در تقابل با حکومت دینی به نحوی تناظر را می توان در مباحث کتاب ردیابی کرد که تأکید بر مواردی مثل استبداد و حکومت دینی استبدادی و... بدون اشاره به جمهوری اسلامی، در آن هست. از نویسنده هم بپرسید احتمالاً با قوّت نفی کند، اما برداشت مخاطب چنین می شود؛ برای مثال، در برخی از بخش های کتاب مباحثی نظیر این وجود دارد که «بغی علیه خلیفه مشروع مسلمین هم موجب خروج از دین نمی شود.» (ورعی، ص142) این حرف البته از جهات مختلف می تواند درست و مورد اشکال باشد، بسته به این که خلیفه مشروع مسلمین منظور چیست؟ ملاک مشروعیت چیست؟ اگر مشروعیت الهی باشد چه؟ چه کسی بغی (شورش) کند؟ هدفش چه باشد؟ منظور از خروج از دین کافر شدن است یا مؤمن نبودن؟ و... . البته باید توجه کرد در دوره بنی امیه و عاشورا، همین منطق برای مقابله با حسین بن علی(ع) وجود داشته است. ولی وقتی افرادی علیه حکومت دینی به دلیل قدرت طلبی قیام می کنند، موضع چیست؟ البته به لحاظ فقهی مسلمان به شمار می آیند، ولی آیا در چارچوب مؤمن مطرح می شوند؟ 
گذشته از این، ادبیات و سبک کتاب، نخبگانی است. بحث های پیچیده فقهی را با اصطلاحات تخصصی گفته است. اکثر جملات کتاب ترجمه هم ندارد و تکرار هم زیاد است.
با وجود این اشکالات، بحث های اجتماعی و استناداتی که به جملات اجتماعی و عدالت خواهانه امام حسین(ع) در عاشورا و علما درباره تأیید عزاداری گذاشته است، قابل استفاده است. کتاب در مجموع اثر متوسط و نخبگانی است، که تلاش کرده است از منظر روشن فکریِ دینی واقعۀ عاشورا را بازخوانی کند.

 

مطالب مرتبط

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

«مردم به همان چیزی که امام می‌خواست رأی دادند؛ نه به اسلامی که در ذهن فلان مرجع یا فلان شخصیت سیاسی بود. …

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

ازدواج یک پیوند کووالانسی است که زوجین باید با به اشتراک گذاشتن الکترون‌های خود، زندگی‌شان را در یک خط راست …

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

در اینجا با داستانی روبرو هستیم که نویسنده از لحاظ به کارگیری عناصر داستانی تا حدود زیادی موفق عمل کرده و به …

کليه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه کتاب فردا می باشد

توسعه و طراحی سایت توسط آلماتک

bookroom.ir - Copyright © 2007-2019 - All rights reserved