1. خانه
  2. مطالب
  3. انقلاب اسلامی
  4. روایت آن روز | نگاهی به کتاب «روز آزادی زن»
روایت آن روز | نگاهی به کتاب «روز آزادی زن»

روایت آن روز | نگاهی به کتاب «روز آزادی زن»

این کتاب می تواند یکی از هزاران شواهدی باشد که به خوبی نقش پیش قراولانۀ زنان را در فعالیت های اجتماعی ضدرژیم نشان می دهد و این خود ردّی بر اَهنگ اقتدارگرایانه یا متحجرانه به انقلاب اسلامی است که از طرف برخی مطرح می شود.
انقلاب اسلامی 1398/11/15 5 دقیقه زمان مطالعه 0

هفده دی ماه 1314 به دستور رضاخان، حجاب زنان ممنوع اعلام شد و این روز به نام «روز آزادی زن» نام گذاری شد. از آن به بعد، حتی پس از لغو این قانون در عصر محمدرضا پهلوی، رژیم هر سال در چنین روزی جشنی به مناسبت کشف حجاب برگزار می کرد و مردمِ موافقِ این سیاست در آن شرکت می کردند تا به بهانۀ به بردگی کشاندنشان به نام آزادی که ارمغان دیکتاتوری بود، به روح رضاخان ادای احترام کنند. برگزاری این مراسم در خاطر زنان مذهبی و محجبۀ ایرانی یادآور خاطرات روزهای سخت و رنج آور زندگی، حبس در خانه ها، محرومیت از تحصیل به جرم حجاب و حتی مورد تعرض و بی احترامی نیروهای رژیم قرار گرفتن به علت پوشش اسلامی و حجاب بود. هرچند با وجود نارضایتی قشرهای مذهبی از چنین اقدامی از سوی تصمیم گیران وابسته به رژیم، تا سال 1356 هیچ یک از شهرهای ایران برای محکوم کردن این برنامه ضددینی به پا نخاست.
کتاب «روز آزادی زن» در 184 صفحه، تصمیمِ انقلابیِ جمعی از زنانِ مسلمانِ شهر مشهد که منجر به حرکتی عظیم و تأثیرگذار در اعتراض به جشن سالانۀ کشف حجاب توسط رژیم شد، را روایت می کند. این حرکت با مشارکت 150 ـ 200 نفر از زنان مسلمان شهر مشهد در روزی که «روز آزادی زنان» نام گذاری شده بود، انجام گرفت. قرار بر این شد تا 17 دیِ آن سال (1356) مانند سایر سال ها برگزار نشود، بنا براین تجمعی زنانه شکل گرفت که از مسجد «نخودبریزهای» مشهد راه می افتادند تا همزمان با راهپیماییِ زنانِ بی حجاب به مقصد مجسمۀ رضاخان (برنامۀ سالانه ای که رژیم در تقدیر از رضاشاه شکل داده بود) برسند و آن ها ناگهان با زنان چادر مشکی به همراه تنها یک پارچه نوشته با شعار «ما زنان مسلمان خراسان آزادی خواهران در بند را خواهانیم» مواجه شوند.
طی این اقدام که با تعرض نیروهای پلیس مواجه شد، 24 نفر از زنان شرکت کننده که علی رغم تلاش های مردم عادی برای فراری دادن آن ها، موفق به فرار نشدند، دستگیر و روانۀ زندان شدند و مورد آزار و اذیت قرار گرفتند.
البته این پایان راه نبود و باعث نشد که بترسند، حتی عقب نشینی کنند و از وظیفۀ خود بازنشینند. آن ها حتی سعی داشتند با وجود نظارت شدید موجود در زندان، از فرصت دستشویی رفتن استفاده کنند و سایر زنان زندانی را نسبت به علت حضورشان و آرمان هایشان آگاه کنند. همچنین تا به وقوع پیوستن انقلاب اسلامی، زنان مشهد، مانند زنان سایر شهرها از پا ننشستند و بارها به خیابان ها آمدند تا در اعتراض به خفقان رژیم پهلوی، از آرمان های خود دفاع کنند.
خانواده هایشان که تا چندین روز موفق به دریافت خبری از وضعیت و حال دختران، خواهران و زنان خود نشدند، برای طلب کمک نزد علما و بزرگانی چون حاج علی آقای فلسفی، سیدعبدالله شیرازی و میرزا جوادآقا تهرانی رفتند و سعی داشتند در آن ها هم شوری برای مبارزه برانگیزند.
نگارنده با در کنار هم گذاشتن روایات شاهدان عینی و حاضران در آن رویداد، به شرح زمینه، بستر، بازتاب ها و انگیزه های پیرامون این اقدام می پردازد و سعی می کند فراز و فرودها، دلهره ها، التهاب ها و بیم و امید هایی که در این میان ایجاد می شوند را به تصویر بکشد.
یکی از جنبه های جالب توجهی که نگارنده به آن توجه داشته، ولی شاید بهتر بود بیشتر به آن می پرداخت، نحوۀ اطلاع رسانی و انتشار این خبر در شهرهای مختلف و بازخورد مردم نسبت به این واقعه است. آن دسته از زنان و مردان همسو و شرکت کننده که بازداشت نشدند، شروع به انتشار این خبر و عکس های این مراسم می کنند. یکی از بازتاب های این اتفاق در شهر اصفهان بود که حدود 20 ـ 30 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان در بازار، اعلامیه هایی به نفع امام خمینی(ره)، دکتر شریعتی و زندانیان سیاسی پخش کردند. هرچند به دلیل قیام 19دی مردم قم، این خبر به حاشیه رفت، اما با این حال در همین روز، روزنامۀ «رستاخیز» در متنی به این حرکت اشاره کرد و آن را تظاهری از یک اتحادِ نامقدسِ سرخ و سیاه خواند. بازتاب این خبر، منحصر به داخل کشور نشد و عکس و خبر این حرکت زنان مسلمان مشهد، در روزنامه های پاکستان و سوریه نیز به چاپ رسید.
اهمیت پرداختن به چنین موضوعی به دلیل کمبود روایت های زنانه و غفلت نسبت به پرداختن نقش تأثیرگذار زنان در اجتماعاتی که منجر به وقوع انقلاب اسلامی شد، باعث شده است هرگونه تلاش در این زمینه، ارزشمند و لایق تقدیر دانسته شود؛ با وجود این که شاید رعایت برخی موارد می توانست به انسجام بهتر متن کمک کند.
این کتاب می تواند یکی از هزاران شواهدی باشد که به خوبی نقش پیش قراولانۀ زنان را در فعالیت های اجتماعی ضدرژیم نشان می دهد و این خود ردّی بر اَهنگ اقتدارگرایانه یا متحجرانه به انقلاب اسلامی است که از طرف برخی مطرح می شود. چنان چه آیت الله خامنه ای در اهمیت این واقعه می گویند: «در بعضی جاها مثل مشهد ما، اصلاً شروع این تظاهرات از زنان بود؛ یعنی اولین حرکت عمومی مردمی، یک حرکت زنانه بود. بعد از آن بود که حرکت های مردانه راه افتاد.»
این کتاب متشکل است از 6 قسمت با عناوین: «رهایی از بند»، «قیام علیه طاغوت»، «کوچه های بن بست»، «زندان زنان»، «تلاش برای آزادی» و «پژواک زنان». به علاوۀ بخش ضمایم که در ضمیمۀ اول به معرفی اجمالی افرادی که در کتاب نامی از آن ها به میان آمده، پرداخته و در ضمیمۀ دوم با عنوان «دیداری دوباره» به شرح مراسمی پرداخته است که در 17دی 1395 در همان مسجد مبدأ راهپیمایی زنان برای گردهمایی و تجدید خاطره برگزار شده و آقای حسن رحیم پور ازغدی از جوانب و تأثیرات آن واقعه می گوید.

مطالب مرتبط

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

«مردم به همان چیزی که امام می‌خواست رأی دادند؛ نه به اسلامی که در ذهن فلان مرجع یا فلان شخصیت سیاسی بود. …

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

ازدواج یک پیوند کووالانسی است که زوجین باید با به اشتراک گذاشتن الکترون‌های خود، زندگی‌شان را در یک خط راست …

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

در اینجا با داستانی روبرو هستیم که نویسنده از لحاظ به کارگیری عناصر داستانی تا حدود زیادی موفق عمل کرده و به …

کليه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه کتاب فردا می باشد

توسعه و طراحی سایت توسط آلماتک

bookroom.ir - Copyright © 2007-2019 - All rights reserved