در دنیای آن ها، هیچ رویایی دور نیست. آن ها همه، مثل سالمون، موجود افسانه ای کتاب «مثل همیشه ای کاش»، پر از رویاهای غریب و آرزوهای ناب اند و مثل سالمون دلشان می خواهد همیشه جور دیگری باشند. شبیه تصوری افسانه ای که از خوشبختی و شادی خود دارند. عزت الله الوندی، این میل به دیگری بودن را در قصه «سالمون و رویا هایش»، به شیوا ترین و لطیف ترین شکل ممکن روایت می کند. او در قصه دوم کتاب، دنیایی را تصویر می کند که برخاسته از ذهن و روان آدمی است. نویسنده با ستایش قدرت فکر و رویا، دنیایی خیالی خلق می کند که در آن یک رویای نقاشی شده بدل به واقعیت می شود و همه چیز از پس یک خواست درونی نیرومند جان می گیرد. قصه «گل سرخی برای سالمون» سرشار از تصاویر زیبا و شاعرانه است، سرشار از امید برای رهایی از یک فضای تنگ و تاریک به دنیایی که کفشدوزک ها روی برگ های سبز و براق گل های سرخش راه می روند؛ دنیایی که با کمک نقاشی، یعنی ناب ترین بیان هنری، بر جداره سیاه یک قوری شکل می گیرد. داستان سوم یعنی «دیوار»، قصه از دست دادن رویاست و تلاشی که در نهایت به کشف حقیقت در درون خود قهرمان منجر می شود؛ حقیقتی که مثل دو بال بر شانه های سالمون می روید و او را به اوج آسمان ها می برد.