●دسته بندی: خاطرات، زندگینامه و سفرنامه
●ناشر: سوره مهر
●نویسنده: مصطفی رحیمی
●سال نشر: 1388
●تعداد صفحات: 135
محل ملاقات زندانی ها، یک راهرو باریک بود که سمت راستش چند سلول کوچک قرار داشت. سلول ها از سه طرف دیوار بود، و ضلع طرف راهرو، با میله های بلند بسته شده بود. دکتر وارد سلول شد و من طبق وظیفه در را بستم و گوشه ای از راهرو ایستادم. چند دقیقه بعد، یک خانم سی و چند ساله، همراه چهار فرزندش وارد راهرو شدند. دکتر قبلاً از بچه هایش برایم گفته بود. احسان چهارده ساله؛ سوسن، یازده ساله؛ سارا، ده ساله و مونا، دو ساله.
صفحه 104