59,000
تومان
10 ٪
53,100
تومان
افزودن به سبد خرید

فرشته ای در برهوت

دسته بندی: رمان و داستان کوتاه

ناشر: عهد مانا

نویسنده: مجید پورولی کلشتری

سال نشر: 1397

تعداد صفحات: 72

6دیدگاه
/
46
امتیاز
4
نفر
3.8 از 5
فروش پیامکی این محصول
معرفی کتاب
گزیده کتاب
مشخصات
نظرات کاربران
بریده های انتخابی شما

معرفی کتاب

کتاب فرشته ای در برهوت نوشته مجید پورولی کلشتری است و در انتشارات عهد مانا به چاپ رسیده است. از زیبایی های کتاب می‌توانیم به فرایند بررسی تفاوت بین دو قومیت و مذهب اشاره کنیم که در رمان فرشته ای در برهوت نویسنده به زیبایی و بسیار هنرمندانه به آن پرداخته است.

اکثر داستان در کلام و مکالمه بین خواستگار و عبدالحمید شکل می‌گیرد، سوال ها و جواب هایی که دل مخاطب کتاب و شخصیت‌ های داستان را تکان می‌دهد. کتاب فرشته ای در برهوت به خوبی اختلاف های بین دو قومیت را در هیاهوی وصلتی که سختی های بسیار دارد بیان می‌کند.

رمان فرشته ای در برهوت، همزمان که مخاطب را درگیر عشق ممنوعه دو جوان می‌کند، در زمانی کوتاه که صرف خواندن کتاب می‌شود، آگاهی‌هایی نیز راجع به لازمه‌ی بودن ولایت می‌رساند.

«فرشته ای در برهوت»، روایت داستانی دختری اهل سنت سیستان و بلوچستان است که عاشق پسری از شیعیان می شود؛ جلسه خواستگاری او به اثبات حقانیت امیرمؤمنان علی (ع) می گذرد و خانواده دختر را متحول می کند. این جلسه با تعصب بزرگ خاندان او به چالش کشیده می شود و...

گزیده کتاب

حکیمه خاتون آرام آرام پیش آمد و در یک قدمی رسول ایستاد و پرسید: آن جانماز را که تربتِ کربلا بود همراهت آورده ای؟! رسول سری تکان داد. دست کرد توی جیبش و جانمازِ کوچکِ سبزی را بیرون آورد و طرفِ حکیمه خاتون بُرد. حکیمه خاتون جانماز را گرفت و نگاهش کرد و گفت: می شود برای من باشد؟! تا همیشه!
رسول سری تکان داد. از سر و صورتش آبِ باران می چکید و شانه اش از شدّت گریه تکان می خورد. حکیمه خاتون نگاهش کرد و گفت: حالا برو... رسول توی هق هقِ گریه گفت: برای همیشه؟
-----

- وقتی فهمید که تو سنّی هستی چیزی نگفت؟
حکیمه‌خاتون آرام سرش را تکان داد.
- نه.
عبدالحمید بطری را برد به دهانش، از آب بطری سر کشید و ادامه داد: یعنی پس نکشید و عقب نشینی نکرد؟ جوری که انگار که پشیمان شده باشد!
حکیمه ‌خاتون گفت: به نظرم کمی جاخورد. امّا پشیمان نشد.
عبدالحمید سری تکان داد و گفت: تابه حال زیر نظرش داشتی؟ که ببینی شیخین را لعن و نفرین می‌‌کند یا نه؟
حکیمه‌ خاتون گفت: اهل توهین نیست. مخالفت هم که بخواهد کند، مؤدبانه و با استدلال است.
عبدالحمید دور دهانش را پاک کرد و بطری آب را گرفت طرفِ حکیمه‌خاتون.
- بیا.

از لحنِ حکیمه‌ خاتون فهمیده بود که از جوانِ شیعه خوشش آمده. می‌‌دانست حکیمه ‌خاتون دختر خام و عجولی نیست. از این دختر‌ها که می‌روند دانشگاه و چهار تا جوان که می‌بینند تمامِ دست و دل‌شان می‌لرزد و خودشان را گم می‌کنند. حکیمه ‌خاتون قبلا خواستگارهای بسیاری داشت. توی آن‌ها دو تا مهندس هم بودند. امّا حکیمه‌ خاتون همه‌‌شان را رد کرد. شاید به خاطر دانشگاه رفتن بود. شاید هم دلیلِ دیگری داشت که عبدالحمید نمی‌دانست. امّا حالا یک دفعه آمده بود و گفته بود:
- یک جوان شیعه می‌خواهد بیاید خواستگاریِ من!
حکیمه ‌خاتون نگاهی به بطری آب توی دست عمو انداخت و گفت: تشنه نیستم.

خیلی تشنه بود. آن‌قدر دلواپس و نگران بود که لب‌هایش خشک شده بود، تمام فکرش پیشِ رسول بود. مدام با خودش می‌گفت: اگر دیر بیاید چه! اگر نیاید چه! آمدنِ رسولِ یک‌طرف و بردنِ اون به بی‌راه یک طرف. به مادرش گفته بود: چرا باید بیاید بی‌راه؟! مادرش هم گفته بود: می‌خواهم ببینمش! اگر دوستت داشته باشد می‌آید.

بطریِ آب هنوز توی دستِ عبدالحمید بود. حکیمه‌ خاتون نمی‌توانست از آن بطری که عمویش به دهان بُرده آبی بخورد. عبدالحمید نگاهی به حکیمه‌ خاتون انداخت و بطری را برگرداند زیر صندلی. آن‌وقت تکیه داد به صندلی رنگ و رو رفتۀ وانت و از پشتِ شیشۀ خاک گرفته، چشم دوخت به جاده و گفت:

- تو دیگر بچه نیستی که من بخواهم نصیحتت کنم. بعد از مرگِ ابراهیمِ خدابیامرز، همۀ کارهای شما با من بوده. الحمدالله هم مادرت و هم برادرهایت هیچ‌کدام بالای حرفِ من حرف نمی‌زنند. ازدواج و عروسی موضوعِ ساده‌‌ای نیست. من مثل تو دانشگاه نرفته‌‌ام، امّا سی سال معلّم تاریخِ این مدرسه‌‌ها بوده‌‌ام. سرد و گرم زندگی را چشیده‌‌ام. امّا تابه حال دختر شوهر نداده‌‌ام، آن‌هم به یک جوانِ شیعه، از دیارِ غریب.

اطلاعات کتاب

  • زبان کتاب: فارسی
  • سال نشر: 1397
  • چاپ جاری: 9
  • شمارگان: 1000
  • نوع جلد: جلد نرم
  • قطع: رقعی
  • تعداد صفحات: 72
  • ناشر: عهد مانا
  • نویسنده: مجید پورولی کلشتری

برای ارسال دیدگاه لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید

ورود یا ثبت‌نام

برای ثبت بریده ای از کتاب لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید

ورود یا ثبت‌نام