این کتاب دو شکست اطلاعاتی بزرگ ایالات متحده را با جزئیات بررسی قرار می کند.
ناتوانی سیا و جامعهی اطلاعاتی وسیعتر در فهم تحولات ایران که منجر به سرنگونی شاه شد و همینطور قضاوت اشتباه در مورد برنامههای سلاحهای کشتار جمعی عراق در دورهی پیش از جنگ سال 2003.
کتاب «شکست اطلاعاتی» به قلم روبرت جرویس در چهار فصل به بررسی و تحلیل شکست اطلاعاتی آمریکا در انقلاب ایران و جنگ عراق پرداخته است. مطالعه جرویس در مورد ایران بر اساس اسنادی است که به تازگی از طبقهبندی سیا خارج شده است. او در کتاب خود به خاطرات مأموران سازمان سیا نیز استناد کرده است.
جرویس در تحلیل انقلاب اسلامی به چهار اشتباه بزرگ آمریکا در قبال ایران اشاره کرده است. علاوه بر این جرویس در مورد عراق نیز به طور دقیق اسناد طبقهبندی شده و طبقهبندی نشده جامعه اطلاعاتی امریکا را مطالعه کرده، ولی نتایج او به طور کامل بر اساس شواهد اسناد طبقهبندی نشده، شکل گرفتهاست.
گزیده کتاب
اولین ارتباط من با سیا، بهتناسب مورد، پنهانی بود. در تابستان سال 1961 در قالب یک تبادل دانشجویی، به اتحاد جماهیر شوروی رفتم (که باعث یافتن همسرم و همینطور تجربیات جالبی شد). قبل از اعزام گروه، چندین جلسهی توجیهی برای ما برگزار شد. فقط یکی از جلسهها محتوای سیاسی زیادی داشت و آن جلسه هم در ذهن من ماند و دلیل آن این بود که در طی سفر، مشخص شد هیچکدام از همراهانم، اطلاعات سیاسی و مهارت کافی شرکت در بحثهای جدی با شهروندان شوروی در جلساتِ اکثراً ازپیشطراحیشده را نداشتند. لذا این وظیفه برعهده من گذاشته شد و میزبانان من در شوروی، مرا آنقدر اهل بحث و جدل یافتند که تصور میکردند مأمور سیا هستم. در بازگشت از شوروی، به سازمانی که ما را توجیه کرده بود، نامهای نوشتم و اعتراض کردم که چرا تلاش بیشتری در این مورد نکردیم.
امروز گمانم این است که آن سازمان یکی از پوششهای سیا بود. این نهتنها مطابق با چیزی است که ما اینک در مورد چگونگی راهاندازی جنگ سرد توسط آمریکا می دانیم.