۳۱۵٬۰۰۰
تومان
4 ٪
۲۹۹٬۳۰۰
تومان
افزودن به سبد خرید

مرد کوچک (افق / جیبی)

عاشقانه های کلاسیک

دسته بندی: رمان و داستان کوتاه

ناشر: افق

نویسنده: آلفونس دوده

سال نشر: 1400

تعداد صفحات: 464

فروش پیامکی این محصول
معرفی کتاب
گزیده کتاب
مشخصات
نظرات کاربران
بریده های انتخابی شما

معرفی کتاب

«مرد کوچک» داستان حقیقت زندگی است که گاه با آرزوها رنگ می‌گیرد و گاه سیاه و سفید می‌ماند.

«دانیل» شخصیت اصلی رمان، پسرکی که آینده‌ی خود و خانواده‌اش را در مهاجرت به پاریس می‌بیند، زادگاهش را رها می‌کند و برای نجات یافتن از فقر و برای کار به پاریس می‌رود.

از آنجا که زندگی همیشه چهره‌ی آرامی ندارد، دانیل از آرزوهایش، از خیالبافی‌هایش دور می‌ماند و میان فشارهای ناشی از کار زیاد تا آستانه‌ی فروپاشی پیش می‌رود. او اما زیر همین فشار هم تسلیم نمی‌شود و مدام دست به انتخاب‌های سرنوشت‌ساز می‌زند.

رمان مرد کوچک قصه‌ای پرفرازونشیب است که «آلفونس دوده» نویسنده‌ی فرانسوی در آن نگاه متفاوتی به تغییر سرنوشت انسان به دست خویش و قدم گذاشتن به فراسوی بایدها و نبایدها داشته است. او در این رمان از ابعاد شخصیتی انسان سخن می‌گوید که همیشه در شرایط پیچیده‌ی زندگی ذوب می‌شود و خود را تسلیم محیط می‌یابد.

مرد کوچک اما این بار تصمیم می‌گیرد زندگی‌اش را خودش بسازد. دانیل از لحظه‌ای که وابستگی‌های خود را در چمدان می‌‌گذارد و راهی سفر می‌شود، خود را از همیشه بزرگ‌تر می‌یابد. او برای استقلال و احساس رهایی قدم بر آن‌سوی دایره‌ای می‌گذارد که از کودکی دربرش گرفته بود‌.

آلفونس دوده در سال 1840 در فرانسه به دنیا آمد. او با اینکه از نویسندگان سبک ناتورالیسم به شمار می‌آمد، در زیروبم داستان‌هایش به یک موضوع مهم اشاره دارد:

«انسان‌ میان دردها و رنج‌هایش قادر به تغییر سرنوشت خویش است. انسان می‌بازد و دوباره دست به ساختن می‌زند. زندگی و روزهای آلفونس دوده و دانیل، شخصیت اصلی رمان مرد کوچک، در نقطه‌های بسیاری بر هم منطبق می‌شوند چرا که دوده این اثر ماندگار را با برداشتی از زندگی واقعی خویش نوشته است»

آلفونس دوده راوی حکایتی است که ممکن است هر انسان حداقل یک بار با آن مواجه شود: حکایت گذشتن از دلبستگی‌ها برای ساختن جهانی برگرفته از رؤیاها.

نویسنده: فرناز خان‌احمدی (برگرفته از وبسایت نشر افق)

گزیده کتاب

خدایا آن شب در اتاق ژاک چقدر راحت بود. بخاری چه پرتوهای روشن و نشاط بخشی روی سفره‌مان می‌انداخت و آن شراب مهر و موم شده چقدر بوی گل بنفشه می‌داد و آن پاته که روی برشته‌اش چقدر خوب طلایی و تیره شده بود. آه دیگر کسی از آن پاته‌ها درست نمی‌کند. اِسِت بیچاره من تو دیگر از آن شراب‌ها نخواهی خورد.
آن سوی میز درست روبه‌روی من، ژاک برایم نوشیدنی می‌ریخت و هربار که سرم را بلند می‌کردم، می‌دیدم که نگاه پرمهر و مادرانه‌اش آرام به من می‌خندد. من از بودن در آنجا چنان احساس خوشبختی می‌کردم که دچار تب شده بودم؛ حرف می‌زدم و حرف می‌زدم. ژاک درحالیکه بشقابم را پر می‌کرد می‌گفت: خب بخور! اما من همچنان حرف می‌زدم و نمی‌خوردم. آن وقت برای آنکه او هم مرا ساکت کند، شروع کرد به پرحرفی و بی‌آنکه نفسی تازه کند مدتی طولانی به شرح اتفاقاتی پرداخت که در این یک سال و اندی جدایی‌مان برایش افتاده بود.

اطلاعات کتاب

  • زبان کتاب: فارسی
  • سال نشر: 1400
  • چاپ جاری: 4
  • شمارگان: 2000
  • نوع جلد: جلد سخت
  • قطع: جیبی
  • تعداد صفحات: 464
  • ناشر: افق
  • نویسنده: آلفونس دوده
  • مترجم: محمد گودرزی

برای ارسال دیدگاه لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید

ورود یا ثبت‌نام

برای ثبت بریده ای از کتاب لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید

ورود یا ثبت‌نام