داستان اینکتاب بر اساس زندگی سردار سرلشکر حاجعبدالرسول استوار محمودآبادی، سنگرداری ولایتمدار از خطهی شهیدپرور فارس است. حاجرسول از شاگردان راستین مکتب شهید محراب آیتالله دستغیب و از جوانان انقلابی شیراز بودند که از همان ابتدا عمر پربارشان را در رکاب شریعت مقدس اسلام و ایران اسلامی صرف نمود.
وی با پیروزی انقلاب اسلامی و صدور حکم جهاد توسط امام راحل، عازم جبهههای حق علیه باطل گردید و فرماندهی گردان لشکر 19 فجر و همچنین مسئولیت اطلاعات و عملیات و فرماندهی تیپ مستقل 35 امام حسن مجتبی (ع) از جمله فعالیتهای وی در سالهای حضور مستمرشان در جبهه بود و در طول هشت سال دفاع مقدس بارها مورد جراحتهای مختلف جسمی و مصدومیتهای شیمیایی قرار گرفتند. او با نبوغ خاص اطلاعاتی و عملیاتی، پس از دفاع مقدس نیز معمار و مبدع طرحهای مختلف انقلابی و نظامی شدند.
حاجعبدالرسول در سالهای ابتدایی پس از جنگ مسئولیت آموزش واطلاعات نیروی زمینی سپاه را برعهده گرفت و سپس به تأسیس و فرماندهی قرارگاهصابرین در حوالی پایتخت پرداخت.
همچنین فرماندهی قرارگاه مدینه منوره در جنوب و قرارگاه حمزه سیدالشهدا در شمالغرب کشور نیز از جمله فعالیتهای ارزندهی این شهید محسوب میشود.
حاجعبدالرسول استوار در بخش آموزشی و فرهنگی نیز با توجه به احساس تعهد و شناخت نیازهای جامعه در این حیطه، مسئولیت پیادهسازی الگوی طرح تحول سند چشم انداز نظام آموزشی سپاه را در کشور و حتی فراسوی مرزها بر عهده گرفتند و اقدامات قابلتوجهی را در این عرصه به ثمر نشاندند.
حاجعبدالرسول استوار سالهای آخر عمر پربارشان در جبهههای دفاع از حرم خاندان اهل بیت در برابر گروههای تکفیری و داعش در سوریه، دوشادوش همسنگر و همرزم قدیمیاش سردار شهید حاجقاسم سلیمانی به مجاهدت پرداخت. وی در آخرین مأموریت خود در کشور عراق به کرونا مبتلا شد و سرانجام در روز شانزدهم آذر سال ١٣٩٩ پس از آخرین نبرد خود با عوارض شدید ناشی از مجروحیت شیمیایی، به یاران شهیدش پیوست و به آرزوی دیرینهاش، شهادت نائل شد.