چرا انسان ها در عین داشتن هویت و سرشت مشترک، در رفتار و خلق و خوی انسانی متفاوت اند؟ چگونه با پرسش «از کجا آمده ام؟»و «به کجا می روم؟» ضرورت نیاز به دین را اثبات می کنیم؟ با توجه به اهمیت زیادی که اسلام برای انسان قائل است و او را خلیفه خدا در زمین نامیده است، چه تفاوت های اساسی میان انسان گرایی اسلام و انسان گرایی اومانیسم وجود دارد؟
با توجه به دو نگاه فردی و اجتماعی اسلام به انسان چه مسئولیت هایی به مقتضای خلیفه بودن بر عهده انسان گذاشته شده است؟
چرا از نظر شهید مطهری بعد از مسئله خداوند هیچ بحثی به اندازه مسئله روح حائز اهمیت نیست؟
کتاب حاضر، در پاسخ به این سوالات به نگارش درآمده است.