اگرچه جاناتان دمی تا پایان عمر نتوانست موفقیت «سکوت بره ها» را تکرار کند، اما با فیلمنامه تد تلی که براساس رمانی از توماس هریس نوشته شده بود اثری خلق کرد که همچنان و پس از سه دهه از زمان ساخت، یکی از الگوهای فیلمنامهنویسان برای خلق داستانهایی با درونمایه جنایی، معمایی و دلهرهآور است؛ دلهرهای که بیش از هر چیز حاصل حضور کاراکتر به یاد ماندنی «دکتر لکتر » در فیلمنامه است.
شخصیتی که در طول داستان هرگز شباهتی به یک بیمار روانی ندارد که هیچ، گاهی در قامت شخصیتی دوستداشتنی ظاهر میشود، اما اتمسفر ترسناک حضور او در قصه و ترسی که با آن دیالوگهای پایانی خود به جان مخاطب میاندازد، تا مدتها از یاد هیچ تماشاگری نمیرود.