خانه ای برای همه
5 (1)
سال نشر : 1401
تعداد صفحات : 216
معرفی کوتاه
کتاب حاضر، خاطرات و روایت زندگی منصوره مقدسیان (روایت بدون اغراق زندگی یک معلم) می باشد.
خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید:
کد محصول : 101943
10003022
«از خود دانستن» چیست؟ با پیوند با خدا، «خود» انسان متفاوت میشود. دیگر آن آدم قبل نیست. بزرگ و بزرگتر میشود و مرزهای وجودش دیگر آنقدر تنگ نیست که خودش هم در آنجا نشود و همیشه گرفته و دلگیر باشد. شنیدهاید که آدمها بهخاطر در باز خانه کسی به مهمانی نمیروند، بلکه این روی باز و دل گشاده است که مهمان را به خانه میآورد؟ این روی باز، همان بزرگ و وسیع بودن انسان است.
با «بزرگ شدن خود»، مرزهای خانه انسان نیز تغییر میکند و خانه بزرگ میشود. نه اینکه دیوارهای خانه حرکت کنند و خانه وسیع شود، بلکه چون دل وسیع شده، خانه هم برای دیگران جا دارد. خانه میشود خانه امید آدمها. اینها که گفتیم، تنها چند کلمه سخت نیست که در ذهنها و خیال بافی های کنار هم قرار بگیرند و دنیایی دست نیافتنی بسازند. اشتباه نکنیم! فقط کعبه نیست که خدا در قرآن آن را خانه مردم نامیده یا فقط درِ خانه ائمه (ع) روی همه مردم و همه بی پناهان باز نبوده است، این چیزها میشود در دنیای آدمهای معمولی هم اتفاق بیفتد. داستان خانه خانم منصوره مقدسیان در این کتاب، از این دست خانه هاست که خانهاش شده «خانه ای برای همه». مادر هم در این خانه، مادری برای همه است؛ مادری فراگیر و دلسوز که اگر پول هم نمیداشت، بیاعتنا نبودنش به دیگران، بالاخره جوری خودش را نمایان میکرد. اصلاً «مادری» الگوی خوبی است برای رهبری اجتماعی در محله یا فامیل یا حتی جامعة بزرگ. خانم منصوره مقدسیان در ظاهر کار خیلی خاصی نمیکند؛ اما ظرافتهای درک او از دیگران، باعث شده ظرفیت آدمها را خوب بشناسد و متناسب با هرکدام جوری دستگیری کند. اینها به این معنی نیست که کار او نمونهای بی نقص است و مو لای درز کارش نمیرود، نه. اینها به این معناست که چقدر وقتی مادری بخواهد مادری کند، میتواند رهبری اجتماعی بکند و پیوندهای اجتماعی را تقویت کند و چقدر از این دست مادرها دوروبرمان داریم و قدر نمیدانیم که همین نمونهها، اکسیری هستند برای دنیای تنها شده و آدمهای بی کس وکار شده این جهان مدرن.
خلاصه اینکه این آدمها خاص نبودهاند، بلکه خاص شدهاند؛ فقط اراده کردهاند که خودشان را بزرگ کنند و جا پیدا شده برای بقیه. این آدمها نمونههای خوبی هستند که سر دست بگیریمشان و وقتی میخواهیم از سبک زندگی اسلامی بگوییم، برای عینی شدن صحبتهای مان و برای نشان دادن شدنی بودن این سبک از زندگی، معرفی شأن کنیم. اغراق هم لازم نیست. کافی است زندگی آنها را همانطور که بوده، روایت کنیم. همین روایت بدون اغراق و سانسور جذاب است و دل مخاطب را با خودش همراه میکند؛ چرا که نزدیک به فطرت است. از این دست مادرها و از این دست خانهها، هم در شهر پیدا میشود و هم در روستا. هم پولدارش هست و هم تنگدستِ گشاده دستش. میتوانیم پیدا و روایتشان کنیم. میشود غیر از اینکه چراغ بگیریم و دنبالشان بگردیم و پیدا کنی مشان برای روایت، امتحان هم بکنیم. خیلی خوب است بزرگ شدنها و بزرگ شدن خانهها.
با «بزرگ شدن خود»، مرزهای خانه انسان نیز تغییر میکند و خانه بزرگ میشود. نه اینکه دیوارهای خانه حرکت کنند و خانه وسیع شود، بلکه چون دل وسیع شده، خانه هم برای دیگران جا دارد. خانه میشود خانه امید آدمها. اینها که گفتیم، تنها چند کلمه سخت نیست که در ذهنها و خیال بافی های کنار هم قرار بگیرند و دنیایی دست نیافتنی بسازند. اشتباه نکنیم! فقط کعبه نیست که خدا در قرآن آن را خانه مردم نامیده یا فقط درِ خانه ائمه (ع) روی همه مردم و همه بی پناهان باز نبوده است، این چیزها میشود در دنیای آدمهای معمولی هم اتفاق بیفتد. داستان خانه خانم منصوره مقدسیان در این کتاب، از این دست خانه هاست که خانهاش شده «خانه ای برای همه». مادر هم در این خانه، مادری برای همه است؛ مادری فراگیر و دلسوز که اگر پول هم نمیداشت، بیاعتنا نبودنش به دیگران، بالاخره جوری خودش را نمایان میکرد. اصلاً «مادری» الگوی خوبی است برای رهبری اجتماعی در محله یا فامیل یا حتی جامعة بزرگ. خانم منصوره مقدسیان در ظاهر کار خیلی خاصی نمیکند؛ اما ظرافتهای درک او از دیگران، باعث شده ظرفیت آدمها را خوب بشناسد و متناسب با هرکدام جوری دستگیری کند. اینها به این معنی نیست که کار او نمونهای بی نقص است و مو لای درز کارش نمیرود، نه. اینها به این معناست که چقدر وقتی مادری بخواهد مادری کند، میتواند رهبری اجتماعی بکند و پیوندهای اجتماعی را تقویت کند و چقدر از این دست مادرها دوروبرمان داریم و قدر نمیدانیم که همین نمونهها، اکسیری هستند برای دنیای تنها شده و آدمهای بی کس وکار شده این جهان مدرن.
خلاصه اینکه این آدمها خاص نبودهاند، بلکه خاص شدهاند؛ فقط اراده کردهاند که خودشان را بزرگ کنند و جا پیدا شده برای بقیه. این آدمها نمونههای خوبی هستند که سر دست بگیریمشان و وقتی میخواهیم از سبک زندگی اسلامی بگوییم، برای عینی شدن صحبتهای مان و برای نشان دادن شدنی بودن این سبک از زندگی، معرفی شأن کنیم. اغراق هم لازم نیست. کافی است زندگی آنها را همانطور که بوده، روایت کنیم. همین روایت بدون اغراق و سانسور جذاب است و دل مخاطب را با خودش همراه میکند؛ چرا که نزدیک به فطرت است. از این دست مادرها و از این دست خانهها، هم در شهر پیدا میشود و هم در روستا. هم پولدارش هست و هم تنگدستِ گشاده دستش. میتوانیم پیدا و روایتشان کنیم. میشود غیر از اینکه چراغ بگیریم و دنبالشان بگردیم و پیدا کنی مشان برای روایت، امتحان هم بکنیم. خیلی خوب است بزرگ شدنها و بزرگ شدن خانهها.
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1401
-
چاپ جاری1
-
تاریخ اولین چاپ1401
-
شمارگان1000
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات216
-
ناشر
-
تحقیق و تنظیم کتاب
-
وزن313
-
تاریخ ثبت اطلاعاتشنبه 12 آذر 1401
-
تاریخ ویرایش اطلاعاتچهارشنبه 16 آذر 1401
-
شناسه101943
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط