آرتمیس و آرامیس دختران نریمان و پریماه دختر فرخ از فرماندهان کمبوجیه هستند که همراه پدر و مادر و سایر اعضای خانواده و نیز خانواده عمویشان فرزاد و فرزندان آنان باربد و رهام و روزبه و سایرین ، جشن های زیبا و سنتی ایرانی مهرگان، شب یلدا، اسفندگان و روز زن، عیدنوروز، تیرگان و …را برگزار می کنند و در این بین با فرماندهانی از سپاه پارس به نام های دیاکو، پندار و سامیار آشنا می شوند و دل می بندند و به دنیای زیبای عشق سفر می کنند. در سال525 پیش از میلاد سپاهیان پارس برای کشورگشائی به آفریقا می روند و در نبرد پلوزیوم خاک مصر را به امپراطوری گسترده ایران زمین پیوند می دهند، در این بین سامیار که یکی از فرماندهان لشکر ایران بود، ضربه ای به سرش خورده و بی هوش می شود. پزشک هوروس مصری او را می بیند و وجناتش را در دل می ستاید و به خانه اش می برد و با کمک خانواده اش او را درمان می کند، اما سامیار حافظه اش را از دست داده است