احیای دیانت زرتشتی، هویت باستانی و نژادگرایی افراطی، ارمغان مستشرقین در دو قرن اخیر است.
در این مسیر ، استعمارگران، کوشیده اند که با ایجاد تحول در بنیاد باورهای زرتشتی و مسخ ماهیت دینی و ارائه هویتی همخوان با اهداف استثماری و استعماری به مقصود خویش دست یازند.
کتاب حاضر، در بیان این فضای غبارآلود ، القای بحران هویت در میان ایرانیان و خودباختگی روشنفکران در عصر مشروطه و پهلوی و داعیه بازگشت به خویشتن و عارضی بودن اسلام و مانع بودن آن برای رسیدن به آرمان شهر آریایی، تلاشی در راستای ایجاد سازه های هویتی نوین برای ایرانیان است. بیان می دارد.