135,000
تومان
افزودن به سبد خرید

واروس

دسته بندی: رمان و داستان کوتاه

ناشر: صاد

نویسنده: علی دادستان

سال نشر: 1402

تعداد صفحات: 115

فروش پیامکی این محصول
معرفی کتاب
گزیده کتاب
مشخصات
نظرات کاربران
بریده های انتخابی شما

معرفی کتاب

کتاب واروس، نوشته علی دادستان است و در انتشارات صاد به چاپ رسیده است. این کتاب درباره اهالی یک روستای عرب‌نشین خوزستان است. این مردم، با آتش‌گرفتن نخلستان نزدیک روستا مواجه می‌شوند و عروس کوچک شیخ که حورا نام دارد، اوّلین کسی است که متوجه می‌شود؛ ولی از وحشت خودش را به خواب می‌زند.

اهالی برای خاموش‌کردن آتش می‌روند؛ ولی تلاش آن‌ها برای خاموش‌کردن آتش بی‌ثمر می‌ماند. چون دلیل آتش‌سوزی را نمی‌دانند، به همدیگر اتّهام می‌زنند و حتّی شیخ قبیله هم متّهم می‌شود.

درمورد رابطه شیخ با فرزندانش اطلاعاتی دریافت می‌کنیم. داستان به‌صورت موازی ماجرای آمدن یک غریبه و آتش‌زدن نخلستان را تعریف می‌کند. در رفتار غریبه کدهایی هست؛ اما واضح نیست چه کسی است. خالد، پسر شیخ، روز قبل محصول نخلستان را به دزفول برده برای فروش و با سربازی مواجه شده که جنایات داعش را دیده است. جلسۀ شورای روستا به مدیریت شیخ برگزار می‌شود.

درخواست کمک از اهواز خیلی به‌نتیجه نمی‌رسد؛ ولی قرار می‌شود یک نیروی سپاه پاسداران به نام حاج‌احمد برای کمک به مردم روستا بیاید؛ اما او مجبور می‌شود برای مبارزه با داعش به عراق برود و یک روز قبل از قرار آمدن او غریبه‌ای به خانۀ شیخ می‌آید و خودش را نمایندۀ یک شرکت فرانسوی می‌نامد و مدارکی به شیخ نشان می‌دهد که با دولت ایران و عراق توافق کرده‌اند که هور را لای‌روبی کنند.

نهایتاً در کتاب واروس مردم روستا می‌پذیرند که این شرکت دو سال نخلستان را اجاره کند و در احیای نخلستان کمک کند و قرار می‌شود مردم به تأسیسات شرکت نزدیک نشوند؛ اما بعد از مدتی یک شب حورا، عروس شیخ، گم می‌شود و مردم دنبالش می‌گردند و این بهانه‌ای می‌شود که پسربچه‌ای جرئت کند و به تأسیسات شرکت نزدیک شود و کفش حورا را پیدا کند.

گزیده کتاب

آتشی در نخلستان افتاده است! این نخلستان سوخته، تمام دارایی مردم روستای کوچک «واروس» بود! آن‌ها با چنگ‌ودندان برای حفظ این نخلستان تلاش می‌کردند و حالا باورشان نمی‌شود که آتش تمام امیدشان را خاکستر کرده است! حالا باید چه کنند؟ آیا می‌توانند دست روی دست بگذارند؟ آیا حاضر می‌شوند خاک آباواجدادی‌شان را ترک کنند؟ راستی نکند این نقشه‌ای باشد که غریبه‌ها برای راندن این مردم باغیرت از خاک مقدّس خوزستان کشیده‌اند؟ نه! شیخ این قبیله عرب مردم را جمع می‌کند و به آن‌ها تلنگر می‌زند:



«باید بمانیم و این نخلستان سوخته را از نو آباد کنیم. آتش را غریبه‌ای روشن کرده که آن‌سوی مرزها امنیت را پامال کرده: داعش!»

اطلاعات کتاب

  • زبان کتاب: فارسی
  • سال نشر: 1402
  • چاپ جاری: 1
  • نوع جلد: جلد نرم
  • قطع: رقعی
  • تعداد صفحات: 115
  • ناشر: صاد
  • نویسنده: علی دادستان

برای ارسال دیدگاه لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید

ورود یا ثبت‌نام

برای ثبت بریده ای از کتاب لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید

ورود یا ثبت‌نام