عملیات احیا
روایت صعود یک مجموعه دانش بنیان به قله دانش و فناوری الکتروموتور
4.6 (5)
سال نشر : 1401
تعداد صفحات : 232
خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید:
کد محصول : 103941
10003022
معرفی کتاب
کتاب «عملیات احیا»؛ روایتی از صعود یک مجموعه دانشبنیان به قلۀ دانش و فناوری است که توسط محمد حکیم آبادی نگاشته شده و نشر راه یار منتشر کرده است.شرکت ماشین های الکتریکی جمکو از صنایعی است که در سال 1369 در شهرستان جوین با هدف عدم وابستگی صنایع داخلی به کشورهای خارجی در زمینه تولید انواع ماشین های الکتریکی تاسیس و راهاندازی شد، ولی در ادامه به دلیل برخی بیتوجهیها، با مشکلات زیادی روبرو شد و در آستانه تعطیلی قرار داشت.
اما امروز، این شرکت موفق به طراحی و تولید الکتروموتورها و ژنراتورهای بزرگ صنعتی با استانداردهای جهانی شده و در برخی از محصولات نیز جزو چهار-پنج شرکت تولیدکننده در جهان است، کتاب عملیات احیا روایتی از تلاش این مجموعه دانش بنیان برای رسیدن به چنین دستاورد بزرگی است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «با انگشت روی صفحۀ گوشی زدم تا فیلم پخش شود. یکی از بچههای خط تولید روی رینگ داغِ موتورِ سنکرون ایستاده بود و کفشش دود میکرد. اینپا و آنپا میکرد که پاهایش نسوزد؛ ولی دست از کار نکشید و میدان را خالی نکرد. فیلم که تمام شد، بغض گلویم را گرفت. به همکارهای بیادعایم افتخار کردم؛ به همکارهایم که پای کار آمدند برای سربلندی جمکو، برای سر بلندی ایران…
خبر ساخت موتور سنکرون ایرانی با قدرت هزار اسب بخار، توی سایتها و شبکههای اجتماعی منتشر شد. همان شرکتهای خارجی که به ما قطعه ندادند و حتی حاضر نشدند موتور را تعمیر کنند، زنگمان زدند. گفتند: «قطعات رو از کجا خریدین و اسمبل کردین؟ خب میگفتین خودمون براتون قطعه بفرستیم.»
باورشان نمیشد خودمان موتور را ساخته باشیم. من حساب این روز را کرده بودم. بچهها را سپرده بودم از تمام مراحل تولید فیلمبرداری کنند. قسمتی از آن فیلمها را برایشان فرستادم و دیگر صدایشان درنیامد.»
خبر ساخت موتور سنکرون ایرانی با قدرت هزار اسب بخار، توی سایتها و شبکههای اجتماعی منتشر شد. همان شرکتهای خارجی که به ما قطعه ندادند و حتی حاضر نشدند موتور را تعمیر کنند، زنگمان زدند. گفتند: «قطعات رو از کجا خریدین و اسمبل کردین؟ خب میگفتین خودمون براتون قطعه بفرستیم.»
باورشان نمیشد خودمان موتور را ساخته باشیم. من حساب این روز را کرده بودم. بچهها را سپرده بودم از تمام مراحل تولید فیلمبرداری کنند. قسمتی از آن فیلمها را برایشان فرستادم و دیگر صدایشان درنیامد.»
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1401
-
چاپ جاری1
-
تاریخ اولین چاپ1401
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات232
-
ناشر
-
مصاحبه گر
-
تحقیق و تنظیم کتاب
-
تهیه کننده
-
وزن309
-
تاریخ ثبت اطلاعاتیکشنبه 6 فروردین 1402
-
تاریخ ویرایش اطلاعاتشنبه 12 فروردین 1402
-
شناسه103941
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط
اخبار مرتبط
سید امیرحسین نیکوکار
اگر علاقمندید بدونید چطور میشه یه شرکت در حد و اندازه ملی رو با رانت و خیانت و فساد و دلال بازی به خاک سیاه نشوند! و برعکس با کار جهادی و فداکاری و پاکدستی به اوج رسوند! این کتاب رو بخونید. از نکات جالب این کتاب برای من این بود که صرفنظر از اینکه چطور شرکتی با این ماموریت کاری بزرگ رو در منطقه ای بی نام و نشان تاسیس کردن (در کتاب هم توضیحی براش نبود)، چطور یک صنعت بزرگ و مهم می تونه تاثیر شگرفی بر محیط پیرامون خودش بذاره، از ایجاد اشتغال تا جذب نخبگان بومی و غیربومی تا فعال کردن دانشگاه نزدیک به خودش.
باور "ما می توانیم" به معنای واقعی کلمه در این کتاب تجلی یافته طوریکه محصول یک شرکت ایرانی می تونه با غولهایی چون زیمنس برابری کنه و حتی از اونا بهتر باشه. باورش سخته شرکتی که با بدهی بسیار زیاد و نیروهای ناامید و در حال فرار از شرکت و قراردادهای ترکمنچای رو تحویل یک تیم جدید بدید و بعد از مدتی (و البته با تلاش و خون دل خوردنهای بسیار) به شرکتی سودآور با کارهای فنی باورنکردنی روبرو بشیم. ولی شدنی هست.
18 آذر 1402