همهی ما از به دست آوردن چیزهای باارزش خوشحال میشویم. به خصوص وقتی این چیز باارزش یک گنج گرانبها باشد. «تیکتاکیهای قدونیمقد» هم داستان پیدا کردن و به دست آوردن یک گنج گرانبهاست. گنجی که علی، قهرمان بازیگوشِ قصه برای رسیدن به آن گنج راهی طولانی را در پیش دارد و با دوستان تازهای آشنا میشود.
«تیکتاکیهای قدونیمقد» یک داستان معمایی در 108 صفحه به نویسندگی ناهید رحیمی و تصویرگری فاطمه مسچی، برای کودکان و نوجوانان کتابخوانیست که دوست دارند همراه با قهرمان داستان، راه پرپیچ و خم رسیدن به باارزشترین گنج زندگیشان را طی کنند.
گزیده کتاب
علی کاغذ مچالهشدهاش را باز کرد و روی آن را خواند. روی کاغذ نوشته بود: «این اولین نشانه از رسیدن به گنجی بزرگ است. باید آغاز و پایان این گنج را پیدا کنی. پس ای ماجراجوی بزرگ، فرزندان پیر زمان را پیدا کن و به دنبال آنها حرکت کن تا به گنج بزرگ برسی.»
علی با هیجان گفت: «وای خدای من، باورم نمیشه! اینطور که رویش نوشته این کاغد قسمتی از نقشه گنج است. من باید حتما این گنج را پیدا کنم.»