●دسته بندی: فرهنگ پایداری دفاع مقدس
●ناشر: مرکز مطالعات پژوهشی 27 بعثت (نشر 27)
●نویسنده: جواد کلاته عربی
●ویراستار: مهدی کبیری
●سال نشر: 1402
●تعداد صفحات: 256
«یکبار با برادرم علیرضا که چهار پنج سالی از من کوچکتر بود، فکر کردیم که عکس را کجا بزنیم. رفتم دوتا مقوا و یک تخته چوبی سهلا به ابعاد عکس خریدم. مقواها را با سوزن منگنه به دوطرف تخته چسباندم. بعد کلیشه را گذاشتم روی مقوا و با رنگ، تصویر امام را انداختم رویش. وقتی رنگ خشک شد، یک لایه مشمع پلاستیکی رویش کشیدم. دو گوشه بالای تخته را سوراخ کردم و سیم مفتول را چند لایه به صورت نیمدایره بین این دوتا سوراخ کشیدم. شب شد. رفتم نانوایی سنگک محلهمان. شنکش نانواییاش را گرفتم. چون دستهاش کوتاه بود، یک دستهبیل بلند هم بهش اضافه کردم که دو متری به طول شنکش اضافه کند. بالای دستهبیل را هم با چند تا میخ به صورت قلاب درست کردم. سیم مفتول تابلوی عکس امام را گیر دادم به سرِ قلاب و انداختم روی سیم برقی که از عرض خیابان ایران رد میشد. صبح شد. حالا عابرهای پیاده و هر ماشینی که میآمد از خیابان عبور کند، لحظهای میایستاد و نگاهی به عکس میانداخت. بعد هم راهش را میکشید و میرفت. کمکم با راپورتِ خبرچینها، سر و کله شهربانی و ساواکیها پیدا شد. اما چون تابلوی عکس امام روی سیم برق بود، خودشان جرئت نکردند بهش دست بزنند. با اداره برق تماس گرفتند. نزدیک ظهر بود که چندنفری از شرکت برق با یک وانت آمدند. اما آنها هم وسیلهای برای پایین آوردن تابلو نداشتند. حالا مردم هم جمع شده بودند و به آنها و عکس امام نگاه میکردند.»