کتاب یاس کبود به قلم راضیه تجار به همت نشر کتابستان به چاپ رسیده است.
«یاس کبود» عاشقانهای است آرام؛ در حال و هوای روزهای تهران قدیم. جایی حوالی چهارراه سرچشمه، در خانههایی با دیوارهایی خوشرنگ، حیاطهایی بزرگ و محاط بر حوضهای آبیرنگ. پر از گلدان و بوتههای یاس خوشعطر که درز دیوارها را میگیرند و بالا میروند و سر میکشند داخل کوچهها. روزهایی خوشعطر که همعصر با استبداد رضاخانی شده است و بیرون این چهاردیواریها را به غایت ناامن ساخته است. دیگر کوچههای تهران محل امنی برای زنان نیست.
گزیده کتاب
این سرما را تنها یک چیز برهم میزند. مشتی یاس که در جیب بغل داشت. که هرگاه سر خم میکرد و نفسی عمیق میکشید این عطر و بو نرمتر از نرم، تا عمق جانش فرو مینشست. عصر به خانه سرهنگ رفته بود. نه با چادر که بیچادر. نه با روبنده که بی روبنده. نه با پای جورابدار که با شلیته و تنبان بالای زانو. برای یک دم دلش فرو ریخته بود. وقتی در را به رویش گشوده بود رو گردانده و استغفراللهی گفته بود.