کتاب انقلابی بمانید توسط انتشارات مرکز مطالعات راهبردی حوزه و انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است.
«انقلابی بمانید» حاصل سالها مطالعه و کار میدانی در خصوص حوزه و روحانیت مبتنی بر بیانات و منظومه فکری امامان انقلاب است و دغدغه آن در بخشهای ابتدایی کتاب مبانی و کلیات نگاه اسلامی بیان و بعد از آن هستیشناسی حوزه و روحانیت در منظومه فکری اسلام ناب تبیین میگردد.
پس از آن بررسی تطور و فراز و نشیب حوزه و روحانیت در مواجهه با جریانهای فکری معارض و دوران انزوای حوزه و روحانیت است.
در ادامه به رستاخیز انقلاب اسلامی و قیام امام خمینی کبیر(رضوان الله تعالی علیه) و تأثیرات آن در احیای تراث دینی، حوزه و روحانیت و در نهایت اسلام ناب پرداخته و اقدامات ایشان را در اقامه نظام اسلامی با همراهی حوزه و روحانیت که حلقهی واسط امام و مردم در راهبری انقلاب بودند را به تصویر میکشد.
انقلابی بمانید در دو جلد و مجموعا هفت فصل ارائه شده است:
جلد اول کتاب، حاوی فصل های اول تا چهارم با عناوین زیر می باشد:
- مبانی و کلیات
- هستی شناسی حوزه و روحانیت در نظام توحیدی
- احیاء حوزه و روحانیت به مثابه دستگاه فکری - رهبری
- حوزه و روحانیت بر سر دوراهی
جلد دوم نیز مشتمل بر فصل های پنجم تا هفتم به شرح زیر می باشد:
- و اینک انقلابی زدایی
- تنها مسیر...
- مبارزه، تنها مسیر تداوم انقلاب و حوزه انقلابی
گزیده کتاب
امروز همه ما در قبال چنین حوزهای که از سویی میراث دوازده قرن مجاهدت علمای راستین، قیام علمی و عملی امام راحل، خون هزاران شهید از بهترین جوانان دوران اسلام و خوندل مستضعفان عالم است و از سوی دیگر مورد طمع و تهاجم جبهه گسترده استعمارگران و سربازان آگاه و ناآگاه آنان یعنی مروجان سکولاریسم و تحجر بهعنوان جلوههای اسلام آمریکایی واقعشده است، مسئولیتی بیبدیل و تاریخی داریم؛ بهویژه آنکه حوزهی علمیه، امروز مادر و قاعده نظام است و کیفیت صیرورت و نوع عملکرد آن تأثیری مستقیم و غیرقابل مقایسه بر اصل نظام و انقلاب اسلامی دارد لذا ست در کلام امامین انقلاب، استمرار و ادامه حیات نظام و انقلاب اسلامی به انتخاب مسیر حوزهوروحانیت و کیفیت حرکت ایشان بستگی مستقیم دارد.
بنابراین مهمترین و بنیادیترین مسئله انقلاب، مسئله «نسبت حوزه و انقلاب اسلامی» است. مسئلهای که علیرغم اهمیت فوقالعاده و بیرقیبی که دارد، در تمام دوران انقلاب مهجور و متروک واقعشده است و بهعنوان یک مسئله مستقل و ویژه، بر روی آن تمرکز نشده است. ازاینرو پرداختن به این مهم یک تکلیف الهی و یک وظیفه دینی و ملی هر عالم و طلبهای است که در هر گوشهای از این دنیای بزرگ، خودش را وامدار آن میداند و دوش خود را زیر بار منّت این حوزه و انقلاب بزرگ میبیند و همچنین وظیفهی هر مسلمانی است که به سرنوشت اسلام و انقلاب اسلامی و حوزهوروحانیت علاقهمنداست.