21,000
تومان
4 ٪
20,000
تومان
افزودن به سبد خرید

اندیشه پشتیبان انقلاب اسلامی

مکتب امام
فروش پیامکی این محصول
معرفی کتاب
گزیده کتاب
مشخصات
نظرات کاربران
بریده های انتخابی شما

معرفی کتاب

کتاب اندیشه پشتیبان انقلاب اسلامی تالیف محمدرضا فلاح شیروانی توسط موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) تنظیم و به همت پژوهشکده باقرالعلوم منتشر شده است.

انقلاب شکوهمند اسلامی تنها با پشتیبانی یک اندیشه و فکر نیرومند میسر شد. هرچند انتظار می‌رفت دانش‌های اسلامی از این انقلاب پشتیبانی کرده باشند ولی واقع این است که همان‌طور که هم‌اکنون با خلأ تئوریک مواجه هستیم، دانش‌های ارزشمند اسلامی خود را به آستانه‌ی نیازهای سرِ صحنه‌ی این انقلاب طوفنده نرسانده است. این درحالی است که انقلاب اسلامی واقعاً با انضباط و تسلط بالا مدیریت شد و به پیروزی رسید؛ واضح و مبرهن است که این خلأ، توسط یک کانون فکری پر شده است.
حضرت امام(ره) برای شکل‌گیری این خیزش عظیم، عقلانیت و اندیشه‌ای نیرومند و متکی به دانش‌های حوزوی به میدان آورد.

این نوشتار در پی تقریری فاخر از این اندیشه و جریان‌شناسی مرتبط با این اندیشه‌ٔ حیات‌بخش و پاسخگو است.

گزیده کتاب

دانش‌ها کارشان انضباط‌بخشی به حرکت‌های انسانی است. دانش‌ها به واسطهٔ آن که از مسیر ایده تا یک قاعدهٔ علمی، چکش بسیار خورده‌اند، در بازه‌های زمانی کوتاه از تبدّل بسیار در امان هستند. علاوه بر آن، بر مقدمات و منطق نسبتاً نیرومندی متکی‌اند و در تحلیل‌ها و توصیه‌ها از قوت مناسبی برخوردارند و واقعاً توان راه‌گشایی دارند. دانش‌ها می‌توانند در انسان کشش‌ها و خواست‌های مشخص، ثابت و نیرومندی پدید بیاورند و به او امکان پیگیری سامان‌مند یک خواسته تا مطلوب نهایی را بدهند. وقتی اقدامات انسان، گسترده و دارای میدانی وسیع می‌شود و از طرف دیگر کش‌دار و دارای بازهٔ زمانی طولانی می‌گردد، احتیاج بیشتری به یک کانون نیرومند انضباط‌بخش پیدا می‌شود.

از یک زاویهٔ دیگر و به تعبیر دیگر می‌توان گفت: علم مایهٔ توانایی و قدرت است. با دانش، مقدورات انسان وسعت بسیار پیدا می‌کند و ضرورت آن نیز به اندازهٔ گستره‌های وسیع اجتماعی گسترش می‌یابد، به ویژه اگر این اقتدارات و مقدورات در سطح گستردهٔ حرکت یک ملت و دایرهٔ وسیع خیز تمدنی، ملاحظه و مطالبه شود.

«علم وسیلهٔ قدرت است؛ یکی از مهم‌ترین مؤلّفه‌های قدرت ملّی، عبارت است از دانش.»

«حقیقتاً کشوری که دستش از علم تهی است، نمی‌تواند توقع عزت، توقع استقلال و هویت و شخصیت، توقع امنیت و توقع رفاه داشته باشد. طبیعت زندگی بشر و جریان امور زندگی این است. علم، عزت می‌بخشد.

جمله‌ای در نهج‌البلاغه هست که خیلی جملهٔ پرمغزی است. می‌فرماید: «العلم سلطان»، علم اقتدار است. «سلطان»؛ یعنی اقتدار، قدرت. «العلم سلطان من وجده صال و من لم یجده صیل علیه»؛ علم اقتدار است. هر کس این قدرت را به چنگ آورد، می‌تواند تحکم کند؛ می‌تواند غلبه پیدا کند؛ هر کسی که این اقتدار را به دست نیاورد، «صیل علیه»؛ بر او غلبه پیدا خواهد شد؛ دیگران بر او قهر و غلبه پیدا می‌کنند؛ به او تحکم می‌کنند. این واقعیت را ملت ایران در یک دورهٔ طولانی، با پوست و گوشت و استخوان خودش لمس کرد.»6

نبرد تمدنی

حضرت امام تا با فریاد «اسلام در خطر است»، قیام خود را شروع کرد، آگاهان حوزهٔ تمدن‌پژوهی و سیاست‌مداران هشیار، به‌ویژه آنها که آگاهی مؤثری از دین اسلام و سوابق آن داشتند، فهمیدند که این ورود، یک ورود تمدنی است و این درگیری در یک سطح تمدنی بسته شده است. این نوع درگیری با ورود صدها مثل مصدّق، امکان حاصل آمدن نداشت.7 هر نزاعی ولو وسیع و پرتأثیر، در سطح یک نزاع تمدنی تعریف نمی‌شود، کما این که مشاهده می‌کنیم بین خود ممالک غربی، نزاع‌های طاقت‌فرسایی برقرار است، در حالی‌که همگی در شمار اعضای قطعی این تمدن محسوب می‌شوند؛ نه هیچ‌گاه از چارچوب معنایی و محتوایی آن تمدن خارج شده‌اند، نه شاید لحظه‌ای از این درگیری‌های جدی دست برداشته‌اند. لذا می‌توان با غرب، در دل تمدن غربی بر سر منافع ملی خود، سفت و پایدار درگیر شد ولی متاع تمدنی بدیعی با تعریف تمدنی نوین به میدان نیاورد.

اطلاعات کتاب

برای ارسال دیدگاه لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید

ورود یا ثبت‌نام

برای ثبت بریده ای از کتاب لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید

ورود یا ثبت‌نام