اعتقاد به اینکه گناه منشأ اصلی پلیدی انسان و فرودآمدن مصائب بر او در جهان است، در میان اقوام باستان نیز مطرح بوده است. دیدگاه وجود گناه در ذات آدمی از آغاز تولد به صورت منسجمتر در میان متفکران مسیحی با عنوان آموزه گناه نخستین مطرح شد؛ طبق الهیات رایج مسیحی، آدم که نخستین انسان بود، با گناه خود، تقدس و عدالت اولیه را که از خدا دریافت کرده بود، از دست داد و این مسئله همه انسانها را شامل میشود.
در نتیجه گناه ذاتی، قوای انسان تضعیف شده و او در معرض جهل، رنج و مرگ قرار گرفته است و به گناه گرایش دارد؛ بنابراین گناه اصلی همراه با سرشت انسان، با تولد و نه با تبعیت، منتقل میشود. همه مسیحیان نیز وضعیت نابهنجار انسان سقوطکرده و سستی و بیماری قوای انسان و گرایش او را به بدی و زشتی میپذیرند.
اما از دیدگاه اسلام بیشتر دلایل، پاکی و آلوده نبودن سرشت انسان را نشان میدهد. متکلمان و صاحبنظران مسلمان نیز درباره ماهیت و ذات انسان با توجه به ادله عقلی و نقلی موجود درباره پاکی ذات انسان به پاکسرشتی انسان معتقدند، ولی برخی آیات و روایات نیز وجود دارند که در نگاه ظاهری، با دلایل آلوده نبودن، متعارض به نظر میرسند؛ مانند مباحثی درباره انتقال پلیدی از والدین به اولاد که مباحث و گفتگوهای بسیاری را به دنبال داشته است.
کتاب پیشرو مطالعه تطبیقی گناه ذاتی از نظر مسیحیت کاتولیک و آلودگی ذاتی در اسلام است که در آن تلاش شده است مهمترین ادلههایی که نشاندهنده آلودگی و ناپاکی اولیه ذات انسان است، بیان و سپس به تبیین و بررسی شبهات و ایرادات آن پرداخته شود. در این کتاب در چهار قسمت به بیان کلیات گناه ذاتی و نیز آموزه گناه ذاتی در مسیحیت و نقدها و پاسخهای علمی کلامی به آن و بررسی دیدگاه اسلام با نگاهی نو و محققانه با استفاده از منابع معتبر پرداخته شده است.