در این نوشتار سعی شده است تا در دوره های مهم حیات علم، به تفکیک به بررسی کارنامه دانش آن دوره پرداخته و در هر یک، عواملی را که موجبات پیشرفت یا انحطاط علم و تمدن را فراهم کرده اند بررسی نماید، و در نهایت سهم دین را در این عوامل آشکار سازد. به بیان دیگر این کتاب با بررسی تاریخی به دنبال این حقیقت می باشد که در چه شرایطی دین نقش مکمل کارکردهای دانش را بر عهده می گیرد، به گو نه ای که باب جدیدی از معرفت را در برابر او باز کرده و زندگی او را آسان تر سازد و زمینه ثبات و آسایش اجتماعی را فراهم آورد و در چه شرایطی دین، نقش مخرب به خود می گیرد و عامل بازدارنده ای در مسیر حیات علمی بشر می شود.زیرا با این بررسی های تاریخی، می توان عوامل رشد و انحطاط دانش را مشخص ساخت و در نهیت شرایطی را معین کرد که تحت آن دین به عنوان عامل افزاینده معرفت بشری عمل کرده و نقش سازنده ای را در تکمیل و تصحیح کار کردهای مورد انتظار از دانش ایفا نماید. این کتاب در چهارفصل دوران یونان باستان، تمدن اسلامی، قرون وسطی و غرب جدید فراهم آمده است که هر فصل هم به طور جداگانه شامل مباحث فراوان و کاملی می باشد.