کتاب قطاری که ایستگاه نداشت، نوشته بهیچ آک و با ترجمه کالینا رشیدپور و زهرا صنعتگران در انتشارات ادامه به چاپ رسیده است. قطاری که ایستگاه نداشت، داستان مرزهای الکی است؛ رمانی طنزآمیز از نویسندهای ترکیهای، دربارهی روستایی با یک معدن متروک و آدمهایی که سر چیزهای کوچک به جان هم میافتند.
با اینکه مخاطب اصلی رمانهای بهیچ آک بچهها و نوجوانها هستند اما شخصیتهای این داستان، اتفاقهایی که برایشان میافتد و حالوهوای زندگیشان خیلی شبیه حالوهوای زندگی همهی ما، با هر سنوسالی، در ایران است. لابهلای قصهی «قطاری که ایستگاه نداشت» انگار پدربزرگ، خاله یا عمو، دوستان و همسایههای خودمان را میبینیم. سگ پیری که بعضی وقتها کارهای عجیب و غریبی میکند، زنی که با آرزوهای عجیبش به خانهی پدربزرگش برمیگردد، پسربچهای که زیادی لاف میزند، مردی که از بازنشستگی خسته شده و قطار کوچکی که هیچکس، بزرگ یا کوچک، دلش نمیخواهد از آن پیاده شود.
بهیچ آک، نویسندهی کتاب قطاری که ایستگاه نداشت، در سالهای 2014، 2021 و 2022 نامزد جایزهی آسترید لیندگرن و هانس کریستین اندرسن شده و کتابهایش تا امروز به ژاپنی، کرهای، آلمانی و چینی ترجمه شدهاند؛ کتابهایی که بچهها (و البته آدمبزرگها) در کشورهای مختلف جهان آنها را خواندهاند و شخصیتها و اتفاقهای قصههایشان را دوست داشتهاند.