وقایع نگاری یک زندیق، روایت سوداطلبی کسانی ست که به جبر زمانه رانده شدند از یار و دیار خویش. روایت مردمی که عمرشان را بر سر رسیدن به سرزمین برآورده شدن خواسته هاشان گذاشته اند و در طلب آن، رنج ها کشیده و دیروز و فرداها را در مجازی واقعی سیر کرده اند.
این رمان یک کار تاریخی نیست و یک کار داستانی است و ساحت این دو موضوع از یکدیگر جداست.
این رمان، داستان سلوک دو شخصیت با عناوین فتحی و شریعت است که از منطقه غربی ایران یعنی زنجان و همدان به سمت شمال ایران کوچ می کنند و در واقع وارد یک سفر اودیسه وار می شوند و در این سفر فرهنگ شفاهی پدران ماست که توسط آنها روایت می شود.
این کتاب و فصل بندی هایش با عنوان رنج نامگذاری شده است. فصل اول رمان هم که به معرفی شخصیت ها می پردازد در واقع روایتی از زندگی این افراد پس از پایان سفرشان و حضورشان در اردوگاه های کار بازماندگان از جنگ است و در فصول بعدی با فلاش بک داستان این سفر روایت می شود.
در این کتاب اگرچه فرم ابتدا جلوه گری می کند، اما ذات داستانگوی من بیشتر از سایر موارد خودش را نشان می دهد و مخاطب را به روایت محض می رساند که گاه گاه هم غلطتیدن در یک سوررئالیزم را منجر می شود که می توانیم از آن به تخیل و رویا تعبیر کنیم. در واقع این کتاب ترکیبی است از رئالیسم و هزار توی داستانی و در نهایت هم اعجازی نامعمول را رقم می زند.