کتاب حاضر مجموعه ای از غزل های امیری اسفندقه است که خودش نام این غزل ها را غزل واره گذاشته است. نام کتاب یعنی «ورمشو» در زبان کرمانی به معنای درهم و برهم است اما برخلاف دیگر کتاب های شعر که شاید به گونه ای بتوان ترتیب چینش اشعار را درهم و برهم خواند و معمولا قاعده و نظم خاصی ندارند، «ورمشو» اتفاقا خیلی نظام مند و دسته بنده شده است و اشعار کتاب به قاعده ای که شاعر برایش مهم بوده است، هم نام گذاری شده اند و هم دسته بندی. در مجموع 112 غزل از امیری اسفندقه در این کتاب گرد آمده اند که به اعتقاد شاعر، این شعر های ورمشو خاطرات و خطرات طبع شعری شتاب زده را از نیمه دوم دهه شصت تا پایان دهه هفتاد و آغازین دهه هشتاد، به غیر از سه شعر، در خود نگاه داشته است. دسته بندی اشعار کتاب هم با غزل واره های اسفند شروع می شود که همگی ناشی از علاقه اسفندقه به اسفند هستند و 13 شعری که او در وصف اسفند سروده است، این علاقه را به وضوح نشان می دهد. البته این علاقه و تجلی این ماه سال که نماد ورود گل و ترانه و لبخند به زندگی و نماد بهار و پایان بخش گذشته های دلهره آور است، تنها به این 13 شعر محدود نمی شود و شاعر در شعرهای دیگرش هم گاه اشاره ای به این فصل دوست داشتنی و این علاقه بی نظیرش کرده است.