منوچهر احترامی از دانش آموختگان و فارغ التحصیلان مستقیم و بی واسطه مکتب مرحوم «توفیق» است و به دلیل همین نسبت با توفیق، او نیز بی کینه می نوشت، بی حب و بغض قضاوت می کرد و نگارشش مبتنی بر شادی آفرینی و سرخوشی بود. او بنا ندارد برای تمام مشکلات پیچیده بشری نسخه بپیچد، بلکه برعکس، او گاهی به نقد مصداق های ریز و پیش پا افتاده می پردازد که از شدت ابتدایی بودن، مخاطب را به خنده وامی دارند. فریبا فرشادمهر، نظم دهنده این کتاب در ابتدا از هنر طنز به طور کلی و سپس از آثار احترامی سخن می گوید. در ادامه، ویژگی ها و شاخصه های سبکی احترامی را که سبب تمایز آثار وی از نوشته های دیگران می شود یادآور می شود و بعد از این مقدمه، گفت وگویی که فرشادمهر با احترامی داشته است، نقل می شود که همین گفت وگو نیز واجد نکات بسیار شیرین طنز است و مخاطب با شیوایی های سخن این طنزپرداز نامی ایران آشنا می شود. با این حال، وجه عمده و بخش اعظم کتاب به گزیده آثار احترامی تعلق دارد که در ادامه این گفت وگو آمده است. رستم و سهراب، خورخورک، خیر و شر، امیرارسلان در سلسبیل، دستگیر کردن قاسم بلبل فروش، مرافعه بین احد و اسد، رفتن جمشیدخان به آلمان، حسن کچل رئیس جمهور می شود، کتاب وقایع اتفاقیه، پیر ما گفت، گزارش فرار مغز سید معصوم و... عناوین این اثر را تشکیل می دهند.