loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

اصحاب آخرالزمانی امام حسین علیه السلام

خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید: کد محصول : 17595 10003022
30,000 تومان
افزودن به سبد سفارش

معرفی کتاب

کتاب اصحاب آخر الزمانی امام حسین (علیه السلام)، چهل و پنج حکایت عاشقانه از ارادت شهدای والامقام به سید و سالار شهیدان حسین بن علی (علیهما السلام) است که گاه در کلام، گاه در رفتار و گاه در دست نوشته های آنان متبلور شده است. آزادسازی کربلا و زیارت قبر شش گوشه امام حسین (علیه السلام) از اهداف و آرزوهایی بود که شهیدان در طول هشت سال جنگ تحمیلی، همواره از آن به عنوان یک آرمان یاد می کردند. نمونه ای از این دست، قسمتی از نامه شهید «اسماعیل کتابی» است که در منطقه عملیاتی «جزیره مجنون» خطاب به یکی از بستگانش نوشته است. در این دست نوشته آمده است: «ناراحت من نباشید، من حالم خوب است. راستی رضا، ما چند نفر هستیم که به امام حسین(علیه السلام) قول دادیم وقتی کربلا را گرفتیم بغل درِ صحن اباعبدالله (علیه السلام) یک قهوه خانه صلواتی درست کنیم و قند و چاییش پای خود امام حسین (علیه السلام). خوب دیگر عرضی ندارم و دیگر سرتان را درد نمی آورم. دیدار در کربلا خداحافظ!. حالا هر وقت راهی دیار جنون شدی و نگاهت به گنبد طلای حضرت امام حسین بن علی(علیهما السلام افتاد، به یاد شهیدانی باش که جانشان را در راه آزادی کربلا و زیارت شش گوشه سیدالشهدا (علیه السلام) فدا کردند... و به یاد اسماعیل که قربانی راه حسین علیه السلام شد». در بخش دیگری از کتاب، سخنی از شهید برونسی آمده که به این شرح است::«اسلحه و وسیله درست است که باید باشد، ولی آن شخصی که می خواهد ماشه آر.پی.جی را فشار بدهد، باید قلبش از عشق حسین بن علی (علیهما السلام) پر شده باشد، وگرنه نمی تونه جلوی تانک های پیشرفته دشمن رو بند بیاره». انگار این جمله برای امروز گفته شده، برای من و تو. مایی که امروز در خط مقدم مقاومت ایستاده ایم. آری عشق به امام حسین(علیه السلام) گوهری است که در میدان جنگ باید از آن لبریز باشی. حالا فرقی ندارد که در میدان نبرد اسلحه به دست گرفته باشی یا در کارزار تهاجم فرهنگی عَلَمِ اسلام را برافراشته باشی. در بخش دیگری از این کتاب آمده است: «آخرین باری که آمده بود مرخصی، گفت اسم تیپ ما رو گذاشتند امام حسین(علیه السلام)... گفت چون اسم تیپ ما امام حسین (علیه السلام) است، دوست دارم مثل امام حسین (علیه السلام) شهید بشم... شهید که شدم باید منو از روی پاهام بشناسید... وقتی که شهید شد، رفتم بالای جنازه اش. روی تابوت را کنار زدم، سر نداشت...»
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما