کتاب درآمدی تحلیلی بر انقلاب اسلامی ایران که به قلم استادان ارجمند آقای دکتر محمدرحیم عیوضی، دانشیار دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) و آقای دکتر محمدجواد هراتی، استادیار دانشگاه بوعلی سینا از اساتید درس ریشههای انقلاب اسلامی که دارای آثار ارزشمندی در حوزه مطالعات انقلاب اسلامی هستند، نوشته شده است. کتاب درآمدی تحلیلی بر انقلاب اسلامی ایران توسط دفتر نشر معارف به چاپ رسیده است. این کتاب را به تمام علاقهمندان به تاریخ معاصر ایران پیشنهاد میکنیم. در این کتاب کلیاتی در رابطه با انقلاب های تاریخ ایران و به ویژه انقلاب اسلامی ایران بیان شده است.
برخی از مطالب این کتاب عبارتند از: مفاهیم و مباحث نظری، زمینه تاریخی قیام تنباکو و مشروطه، دولت استبدادی شبه مدرن و به قدرت رسیدن رضاخان، سلطنت محمد رضا پهلوی و تحلیل ساختار دولت وی، مخالفان دولت پهلوی،زندگی واندیشه امام، تحولات عصر جمهوری اسلامی، بازتاب انقلاب اسلامی ایران، نگاهی به کارنامه جمهوری اسلامی و …
گزیده کتاب
مروری بر سایر تعاریف اندیشمندان معاصر اسلامی نشان میدهد که یکی از ابعاد مهم در معرفی انقلابها، بُعد ارزشی و مطلوبیت آرمانهاست. شاید تعریف انقلاب از بُعد جامعهشناسی جامعیت بیشتری دارد؛ زیرا به عمدهترین خصیصههای انقلاب که دارای ماهیتی اجتماعی است، اشاره میکند. دراینباره میتوان به تعریف ساموئل هانتینگتون اشاره نمود:
انقلاب یک دگرگونی سریع، بنیادین و خشونتآمیز داخلی در ارزشها و اسطورههای مسلط جامعه، نهادهای سیاسی، ساختار اجتماعی، رهبری، فعالیتهای حکومتی و سیاستهای آن است.
این تعریف از یکسو معیارهای یک انقلاب سیاسی ـ اجتماعی را مشخص و از سوی دیگر، انقلاب را از همه پدیدههای مشابه متمایز میسازد. انقلاب بر این مبنا، پدیدهای چون شورشهای دهقانی، قیامهای شهری، شورشهای جداییطلب ملی و مانند آن را دربرنمیگیرد. از سویی هانتینگتون با تأکید بر عنصر «خشونت»، انقلاب را از اصلاحات عمیق نیز جدا میانگارد و با اصرار بر عمیق بودن انقلاب، آن را از رویدادهای کماهمیتتر تفکیک میکند.
درمجموع از تعاریفی که درباره انقلاب وجود دارد، میتوان انقلاب را بهمعنای تغییر در ساختار حاکمیت و ساختارهای اجتماعی در نظر گرفت.
ج) گونههای مختلف انقلاب
انقلابها را میتوان به «انقلابهای سیاسی» و «انقلابهای اجتماعی» تقسیم نمود. انقلاب سیاسی، با تغییر ساختار سیاسی، بدون تغییر ساختارهای اجتماعی همراه است. به سخنی دیگر، این انقلابها ساختار حکومت را تغییر میدهند، نه ساختار اجتماعی را. اما انقلاب اجتماعی عبارت است از تغییر سریع و اساسی در ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی یک جامعه که با حرکت و قیام عمومی مردم همراه است. برای نمونه، انقلاب اسلامی را میتوان از انقلابهای اجتماعی دانست. انقلاب اجتماعی بهندرت شکل گرفته، اما بیگمان رخدادی مهم بهشمار میرود؛ چراکه تأثیرات بسیاری در سطوح داخلی و بینالمللی برجای مینهد.
انقلابهای اجتماعی تنها از حیث ملی اهمیت ندارند، بلکه اغلب موجب رشد الگوها، اندیشهها و خواستهای بزرگ بینالمللی نیز میشوند؛ بهویژه اگر این تحولات در کشورهایی روی دهد که از نظر جغرافیای سیاسی مهم، از نظر غنای فرهنگی مشهور، و از نظر وسعت نیز پهناور باشند. بنابراین چون انقلابهای اجتماعی، هم در سطح داخلی اثرگذارند و هم در سطح بینالمللی، مطالعه آنها اهمیتی درخور دارد.