ھدف از این نوشتار بررسی مفھوم عقل به عنوان موجود مجردی است که در عالمی ماورای عالم مادیات وجود دارد و واسطه صدور و انتقال فیض به موجودات مادی و عامل شکل گیری تعقل و ادراک در نفس آدمی است. ھمانگونه که عقل نقش مھمی در نظام وجودی و معرفتی فلسفه ھای پیش صدرایی داشته است، در فلسفه صدرالمتألھین نیز جایگاه مھمی را به خود اختصاص داده است، به طوری که حذف آن از فلسفه وی پایه ھای نظریات مھم فیض، صدور، معرفت، حدوث عالم، ربط حادث به قدیم و ... را درھم میریزد. در این کتاب پس از مروری بر پیشینه نظریه عقل در فلسفه مشاء، اشراق و آرای متکلمان به تفصیل درباره دیدگاه حکمت متعالیه در این باب، از دو حیث معرفتی و وجودی، سخن رفته است.