loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

توجیه المسائل کربلا

4 (2)

ناشر بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع)

نویسنده سید علی اصغر علوی

سال نشر : 1393

تعداد صفحات : 164

خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید: کد محصول : 21326 10003022
95,000 90,300 تومان
افزودن به سبد سفارش

معرفی کتاب

علی رضائیان در ابتدای کتاب با عنوان «مقدمۀ استاد» آورده است:
پژوهشگر اندیشمند جناب حجت الاسلام سید علی اصغر علوی در اثر ارزشمند خود تحت عنوان «آبروی علم» نسبت نهضت تولید علم با نهضت حسینی را مقایسه و تحلیل کرده است. به بیان دیگر نهضت ابا عبدالله الحسین به عنوان پارادایم متعالی در نظر گرفته شد و بایسته های علمی و وظایف دانشمندان که آن حضرت در جمع نخبگان ایراد فرمودند، تبیین گردید. در «نخستین مقتل مدیریتی » از دریچه مسائل مدیریت، تاریخ عاشورا را مرور می کند. راه فهم روضه ها را مدیر بودن می داند. مفاهیم تعهد سازمانی، برادری، همکاری یا عدم همکاری را کسی بیشتر درک می کند که در این وادی قدمی زده باشد. سازمانی را اداره کرده باشد و از مشکلات و مسائل سازمان اطلاعاتی داشته باشد.

در «دانشگاه هویزه» به مسائل از حوزۀ رفتار سازمانی پرداخته است و در این اثر جدید، «توجیه المسائل کربلا» کرانۀ ناگشوده ای را گشوده است. هنگامی که عمل انسان با باورها و ارزش های وی سازگاری نداشته باشد، آرامش ذهنی خود را از دست می دهد، برای آرام سازی خود دست به دلیل تراشی می زند و بهانه های فراوانی پیدا می کند. امید است مدیران بی شتر با این آثار آشنا شوند تا با راز ماندگاری یعنی تلفیق منطق و عاطفه آشنا شده و خستگی ناپذیری در دست یابی به هدف را تجربه کنند.

نگارنده خود نیز در بخشی از «مقدمه» آورده است:

یکی از سنت های الهی، سنت امتحان و ابتلاء است. بر اساس این سنت، همه بشر باید امتحان شوند تا معلوم شود که عیار خلوص شان چه قدر است. به عبارت دیگر، چه قدر قول و فعل شان با هم یکی است.

در این کتاب، ابتدا معنا و مفهوم توجیه را بررسی می کنیم. در ادامه به انواع و اقسام توجیه می پردازیم. سپس مهمترین مطلب این کتاب، یعنی توجیهات کسانی که امام حسین را یاری نکردند، مد نظرتان قرار می گیرد. توجیهات را در سه دسته بررسی می کنیم:

• توجیهات کسانی که با امام همراه نشدند.
• توجیهات کسانی که امام را ترک کردند.
• توجیهات کسانی که مقابل امام ایستادند.

---------------------------

در طول تاریخ بودند مردمان بسیاری که گمان می کردند که دوستار جبهه حقند و در مواقع لزوم حاضرند به یاری جبهه حق نیز برخیزند. اما به هنگام امتحان و ابتلاء برخی از آنها:
با توجیهات به یاری جبهه حق نپرداختند؛
برخی دیگر با اینکه در آغاز با جبهه حق بودند اما در میانه راه با توجیهاتی از یاری جبهه حق دست کشیدند
عده ای هم بودند که کارشان به جایی که کشید که در مقابل جبهه حق هم ایستادند و این کار خود را نیز توجیه می کردند!
و نویسنده به شکلی بدیع و منسجم به تبیین انواع مختلف این توجیهات در طول تاریخ پرداخته است.
این کتاب سراسر پند است و درس عبرت؛ به شدّت کاربردی است به خصوص برای کسانی که دوست دارند تا در جبهه حق و یاری رسان به این جبهه باشند، با توجه به بیان صریح روایات متعدد مبنی بر اینکه هر چه به ظهور نزدیک شویم ابتلائاتی پیش خواهد آمد که تنها خالصان در ایمان ثابت قدم خواهند ماند و با توجه به حوادثی که در روزگار خود ما شاهد آن هستیم لزوم اطلاع از مباحث کتاب بیشتر مشخص می شود!
چرا که ممکن است خود ما خدایی نکرده با همین توجیهات آرام آرام از جبهه حق فاصله بگیریم...-----------------------چی میشه که یکی مثل شمر که در جنگ صفین در رکاب امیرالؤمنین جنگیده و جانباز شده، روی سینه فرزندش می شینه و...
چی می شه که خیلی ها که اول انقلاب برای انقلاب و اسلام زحمت کشیدن به مرور همصدا با دشمنان قسم خورده دین می شن؟
چی می شه شخصی مثل زبیر که منّا اهل البیت بوده زمانی به گفته امام معصوم، از شمشیر کشیدن برای امام زمانش کارش می کشه به شمشیر کشیدن روی امام زمانش؟
چی میشه که بزرگان بسیاری چون سلیمان صرد، کمیل، قنبر، محمد حنفیه، مختار و بسیاری از بزرگان دیگر از غافله عاشورا جا می مونن؟! چه تضمینی داره که ما به هنگام آزمایش و ابتلا گرفتار چنین امر مهلکی نشیم؟
توجیهات کسانی که به یاری امام زمانشان بر نخواستند، یا جدا شدند و یا دیر آمدند و یا حتی در عین داشتن ادعای محبت در برابر حضرت ایستادند چه بود؟
این کتاب دربر دارنده پاسخ های ارزشمندی است به این پاسخ های بسیار کلیدی، مهم و اساسی.
با توجه به بیان صریح روایات متعدد مبنی بر اینکه هر چه به ظهور نزدیک شویم ابتلائاتی پیش خواهد آمد که تنها خالصان در ایمان ثابت قدم خواهند ماند و با توجه به حوادثی که در روزگار خود ما شاهد آن هستیم لزوم اطلاع از مباحث کتاب بیشتر مشخص می شود!

توجیهات یک دیپلمات به عباس بن علی علیهما السلام:

ما امروز در حرفه خودمان اصطلاحی داریم با عنوان (رایزنی دیپلماتیک!)
من هرچه فکر می کنم با رایزنی های دیپلماتیک می شد جلو این فاجعه را گرفت!
شوخی که نیست! سر پسر پیغمبر خدا و بهترین اعوان و انصارش بر نیزه جفا رفت و اهل بیت مظلوم و زن و بچه معصومش، چهل روز آواره سفر اسارت شدند، آن هم با آن اوصافی که می دانید و می دانیم!
آیا این هزینه کمی بود؟
آیا ارزش نداشت برای جلوگیری از این هزینه گزاف، با طرف مقابل راه می آمدیم و این قدر روی موضع خودمان پافشاری نمی کردیم؟!

فدایتان شوم: لطفاً احساسی برخورد نکنید! بیایید کمی منطقی باشیم!
یک طرف یک لشگر سی هزار نفری با پیشرفته ترین تجهیزات نظامی و با ثروت انبوه و امکانات مادی فراوان و یک طرف دیگر 72 نفر، فقط 72 نفر.
عقل چه حکم می کند؟! نه! واقعاً عقل چه حکم می کند. غیر از رایزنی و تعامل؟!
بالاخره آدم هر قدر هم که پلید باشد، دیگر از شیطان که بدتر نیست! هست؟! شمر و عمرسعد خیلی که بد بودند، نهایتاً شیطان بودند! خب؛ ما الآن در کشور خودمان داریم این مسیر را تجربه می کنیم. داریم با شیطان مذاکره می کنیم. آن هم شیطان بزرگ! البته حواس مان خیلی جمع است که یک وقت کلاه سرمان نرود! گفته ایم مذاکره باید برد - برد باشد. یعنی هم ما که در جبهه حق هستیم، سود کنیم و هم شیطان!
خب آیا بهتر نبود همین شیوه در کربلا هم پیاده می شد و ما نیروهای ارزشمند و بی نظیر جبهه حسینی را به این راحتی از دست نمی دادیم و به موازات آن، مخفیانه به کادرسازی و یارگیری و تربیت نیروی مضاعف می پرداختیم تا احیاناً اگر خدای نکرده یک روز ضرورت اقدام نظامی هم پیش آمد، با عده و عُده کافی و از موضوع قدرت وارد عرصه نبرد می شدیم؟!
مثلاً خود شما آقا جان! من شنیده ام شب عاشورا برای تان امان نامه آورده اند.
خب این یعنی یک فرصت بسیار عالی! در دیپلماسی، ما به این جور اقدامات از طرف دشمن، اصطلاحاً می گوییم (چراغ سبز)! شاید می شد به بهانه این اقدام جلسه ای ترتیب داده شود، چانه زنی شود، بده بستانی انجام شود!
ولی شما به راحتی این فرصت را از دست دادید و با یک ادبیات تند، امان نامه را رد کردید!
ببینید آقا جان! من نمی گویم که شما باید امان دشمن را می پذیرفتید و حسین را رها می کردید. زبانم لال... خاک بر دهانم...
حرف من این است که آوردن این امان نامه می توانست یک فرصت باشد برای رایزنی و مذاکره حداقل برای رفع تحریم آب! بگذریم اصلاً...
حرف در این باره زیاد است.
راستی آقا جان! باز هم بگویم این حرف ها همه اش از سر دل سوزی بود ها!
وگرنه من شما را بی نهایت دوست دارم!

مخلص شما (دیپلمات)

ص 83 و 84
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما