این کتاب، «امکان» تربیت دینی را از زاویه دید «فلسفی» و با روی کردی تحلیلی بررسی می کند. سؤال از «امکان تربیت دینی» به این معنا است که آیا تربیت دینی از نظرگاه منطقی ممکن است یا نه؟ شماری از شکاکان و ناباوران به امکان تربیت دینی، به این دلیل که اعتقاد دارند «فهم دینی» در گروی «باور دینی» است و تأکید می کنند: «باورهای دینی الزاماً پیش فرض فهم دینی است»، قائل به «امتناع» تربیتی دینی شده اند. شماری دیگر با روی کردی اپیستمولوژیک و طرح این پرسش که به راستی دین شکلی از اشکال دانش است یا نه و آیا «تربیت دینی» ناظر به این شکل ویژه از دانش شکل می گیرد؟ در «امکان تربیت دینی» مناقشه کرده اند.
میشاییل هاند در این کتاب با بررسی نظرات فیلسوفانی مانند ویتگنشتاین، فیلیپس، هودسن، ویزدم، برنت، و دیگران پیرامون دانش دینی، باور دینی و امکان تربیت دینی، در صدد بوده است پاسخ های مدلّل و معتبری در رد ادعای منکران «امکان تربیت دینی» صورت بندی کند.
فصل های این کتاب عبارت است از: یک مسأله فلسفی (پرسش از امکان تربیت دینی)، فهم شکل دانش، پرسش از امکان شکل دینی دانش، معنای گزاره های دینی، قضایای ذهنی و مادی.