مرتضی احمدی در این کتاب اطلاعات خوبی از تهران به مخاطب می دهد، برای مثال او می نویسد: بر عکس آنچه بین مردم شایع است، اولین بستنی فروش صاحب نام در تهران اکبر مشدی نبوده، بلکه استاد او مردی قوی هیکل و بلندبالا با محاسنی سیاه با سه دهنه مغازه بستنی فروشی در دروازه دولت، قلهک و تجریش به نام محمد ریش بوده. کیفیت بستنی او به حدی مطلوب بوده که شعری در وصف او سروده اند:
از اینجا تا به قلهک تا به تجریش نخوردی بستنی محمد ریش
پس از مرگ او شاگردش، یعنی همان اکبر مشدی که پدرش را همه مشدی خطاب می کردند و یکی از بزن بهادر ها و در عین حال نیکوکاران خیابان ری بوده، به شهرت می رسد.
وی ضمن درج خاطراتی از آشنایی اش با سینما و سینما رفتن های مخفیانه و به دور از چشم پدر و مادر، به حمام های خزینه دار آن دوره، آب غیر بهداشتی مورد مصرف مردم و آلودگی های ناشی از فقدان بهداشت اشاراتی دارد. وی به رواج تریاک کشی در میان عامه مردم و استفاده از آن به عنوان یک تفریح عمومی آن هم در قهوه خانه ها و اماکن عمومی و در ملاءعام اشاره نموده و از این موضوع اظهار تعجب می کند که مامورین دولتی هم ممانعت یا مزاحمتی برای این مقوله ایجاد نمی نمودند.