این کتاب شامل 15 داستان است. یکی از زیبایی های داستان های نویسنده این است که در فضای کاملا ساده و صمیمانه نوشته شده و مهارت منحصر به فردی در بیان خصوصیات کودکان و نوجوانان و رفتار و حرکاتشان دارد. این کتاب، به جای مقدمه، متن پیام نویسنده به مراسم اهدای جایزه کتاب سال 1994 کودکان و نوجوانان اتریش - به جهت نکته های نو و شیرین و ارزشمند ادبی و آموزشی آن در حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان - با عنوان «قارقار کلاغ» را چاپ کرده است. اسامی داستان ها و توضیحی از آن ها را در زیر می بینید: تنور : دختری که مادرش برای معالجه به شهر رفته و اکنون او تصمیم دارد در تنور نان بپزد. از روی این داستان فیلمی نیز ساخته شده است. شیر : بچه ای که مادرش در کودکی مرده و بقیه زنان روستا به او شیر داده اند و اکنون همه او را پسر خود می دانند. بوی پلو : پسر بچه ای که در کنار دست استاد کار در حال ساختمان سازی است. حمام : پسر کوچولویی که پدرش فوت کرده و مجبور است به تنهایی به حمام عمومی برود. جنگل : گیاه کوچکی که در جبهه جنگ روییده است. برنده جایزه ی اول داستان کوتاه در نخستین جشنواره ایران سبز. رضایت نامه : بچه های روستایی که باید روزهای شنبه همراه با رضایت نامه به مدرسه بروند. از روی داستان، فیلی نیز ساخته شده است. اسماعیل شجاع : پسری که از مارها ترس شدیدی دارد. نقاشی : پسر کوچولویی که توی صفحه های خالی شناسنامه اش نقاشی می کشد. چهچه بلبل : حبیب پسری است که سعی دارد جوجه بلبل ها را اسیر کند تا بعد آنها را بفروشد. چکمه : دختر بچه ای با شوق و ذوق یک جفت چکمه نو می خرد اما یک لنگه آن در اتوبوس گم می شود. از روی این داستان، فیلمی نیز ساخته شده و همچنین داستان برنده لوح تقدیر شورای کتاب کودک نیز شده است. عکس عروس : پیرزنی موقع رفتن به مشهد عکسی گرفته... انجبر بهاری: نویسنده ای که عاشق انجیر است. سنگ اول : مردی که برای اولین بار در یک روستا سنگ قبر می خرد. سنگ های من : پسر کوچولویی که سنگ جمع می کند. سنگ روی سنگ : مردم روستایی معتقدند که روی کوه یک شیر سنگی وجود دارد.