نویسنده در این اثر ابتدا به ارائه تعریفی از شعر انقلاب پرداخته و حدود و ثغور آن را بررسی می کند، سپس به ویژگی های شعر انقلاب به عنوان گونه ای جدید در شعر و ادب پارسی می پردازد.
به اعتقاد نویسنده حضور واژگان جدید در ساحت شعر انقلاب اسلامی، شکوفایی و معرفی چهره های جدید در این گونه ادبی، کرانه ناپذیری و نداشتن جغرافیای محدود، حضور مسالمت آمیز سنت و تجدد را می توان از ویژگی های این گونه ادبی ذکر کرد.
سنگری با اشاره به این مجموعه گفت: در این اثر قلمروهای گوناگون «شعر انقلاب» را همانند حوزه «شعر آئینی» که خود آن نیز به چندین حوزه همانند شعر نبوی، علوی، فاطمی، عاشورایی، رضوی، نیایش، ستایش و انتظار تقسیم می شود و قلمروهایی از شعر دفاع مقدس، عاشقانه، عارفانه و شعر اجتماعی و اعتراض را مورد بررسی، تحقیق و پژوهش قرار دهم.
این نویسنده با اشاره به این مطلب که تحقیق و پژوهش ها درباره «شعر انقلاب» در چندین جلد منتشر می شود، ادامه داد: جلد نخست این مجموعه با عنوان «از نتایج سحر» نامگذاری شده است که برگرفته از شعر معروف «باش تا صبح دولتت بدمد/ کاین هنوز از نتایج سحر است» است که برخی از دوستان آن را به بنده پیشنهاد داده اند. در جلد نخست این مجموعه به نگارش کلیات، ساحت ها و قلمروها، هویت و ویژگی های «شعر انقلاب اسلامی» پرداخته ام که دربردارنده حدود 300 صفحه است.
گزیده کتاب
در بخش هایی از این کتاب می خوانیم: «ما نمی توانیم از دلبستگی و وابستگی و گره خوردگی آوندهای فکر و جانمان با انقلاب اسلامی چشم بپوشیم. ما نسلی هستیم که با انقلاب بالیدیم، پرورده شدیم، و در هوای بهشتیِ آن خود را یافتیم. ما به عصر صبح تعلق داریم؛ عصر جان های پاکی که عزیزانه زیستند و شهیدانه رفتند. عصر زنان و مردانی که رخوت و خواب و خمیازة پیشین را به بیداری و شور و شعور و شکفتن بدل کردند. و ادبیات این عصر، بخشی از هویت این نسل است که پاسداشت آن، تکریم و سپاس ما به پیشگاه چنین نسلی می تواند باشد.
از خدا که بگذریم ـ که هرگز از ما نخواهد گذشت ـ وجدان و سائقة درونی را چه کنیم که ما را به دیده بانی و نگاهبانی ارزش ها، عظمت ها، فضیلت ها، و میراث این نسل ارغوانی می خواند!
غفلت از ادبیات و فرهنگ و نادیده گرفتن آن، که برگ شاخص شناسنامة ماست، بیدادی است بزرگ و گناهی نابخشودنی که هرگز علاقه مندان و دوستان انقلاب آن را تاب نخواهند آورد.
هرکس در خویش توانی می یابد که می تواند بخشی از این یادها و یادگارها را نگاه دارد، وظیفة خطیر اوست که کوتاهی نورزد و سستی و به فردا و دیگران واگذار کردن روا ندارد. پرداختن به ادبیات انقلاب و شعر انقلاب وظیفه و فریضه است و آنکه این عصر را زیسته و هم نفس خلقِ لحظه به لحظة ادبیات این دوره بوده، باید توان و همت به میدان آورَد و آن را به نسل های پسین بسپارد...».