انقلاب یکی از پدیده های عظیم و نادر در حیات اجتماعی به شمار می رود؛ آن گونه که نادر بودنش سبب ضعف در شناسایی و عظیم بودنش موجب موضع گیری های متناقض در برابر آن گردیده است. نکته ی مهم در تحلیل این پدیده، اصل تنوع و کثرت در حدود و ماهیت انقلاب هاست. به بیانی دیگر، هر انقلابی را ماهیتی است که نشانه ی هویت و مقاصد مطلوب آن محسوب می گردد.
انقلاب اسلامی ایران به عنوان انقلابی برای خدا و معنویت و ارزش ها نه تنها ریشه در اعتقادات اسلامی داشت بلکه محرک و هدف خود را در دین جستجو می کرد. اندیشه ی انقلاب اسلامی به عنوان نمونه ای تازه از نظام حکومتی در چشم انداز جهانی، که از سرچشمه زلال اسلام ناب نشأت گرفته بود، توانست در زمانی کوتاه مرزهای محدود جغرافیایی را درنوردد و پیام اصلی خود را که همانا مبارزه با ظلم و ستم و برپایی حکومتی عادلانه بود، به دورترین نقاط جهان برساند. از دیگر سو، انقلاب اسلامی با شکستن انحصارگرایی در عرصه ی روابط بین الملل و برهم زدن معادلات جهانی و منطقه ای توانست اعتماد به نفس را در مسلمانان تقویت کند و با شالوده ریزی نظم بین المللِ فارغ از سلطه ی قدرت های استکباری براساس سیاست «نه شرقی نه غربی» بارقه ی امید را در دل میلیون ها مسلمان و مستضعف جهان بیدار نگه دارد.
اگر بخواهیم دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران را بررسی کنیم، بی شک در کنار دستاوردهای داخلی، دستاوردهای بین المللی عظیمی جلوه می کند که هریک به تنهایی برای موفق دانستن انقلاب قابل استناد است.