این کتاب اولین بار در سال 1361 به چاپ رسیده است. اکنون چاپ دوم آن علی رغم میل باطنی نویسنده روانه بازار شده است. نویسنده در مقدمه ای جذاب و سنگین آورده است: ... پس اینکه گفتیم انقلاب اسلامی، تاریخی است، مراد از تاریخ چه بود و تاریخی بودن یعنی چه؟ گفتیم که هر انقلابی آغازی دارد. این آغاز، زمانی و تاریخی است. اما مقصود این نیست که بگوییم در فلان روز از فلان ماه در سال فلان آغاز شده است. آغاز انقلاب با دگرگونی قلب ها و چشم ها است و وقت و تاریخ این دگرگونی را با محاسبه نمی توان تعیین کرد. این وقت را همگان یکسان ادراک نمی کنند و نکرده اند و هر کس که آن را اصلا ادراک نکرده است نمی داند که انقلاب چیست زیرا انقلاب، انقلاب تاریخی است. کسی که وقت را نشناسد انقلاب را هم نمی شناسد اما این ندانستن و نشناختن مثل دیگر ندانستن ها نیست. بسیاری کسان بسیاری مسائل علمی را نمی دانند و از این بابت بر ایشان باسی نیست ولی بیگانگی با تاریخ، صرف ندانستن نیست، بلکه به بهرگی و بی بهرگی و حرمان و بی چیزی و بی خردی هم از لوازم آن است، زیرا با وقت و در وقت بهره ها داده می شود و آنکه وقت ندارد و وقت را نمی شناسد، نصیبی جز حرمان ندارد. آنچه در علوم اجتماعی به نام عوامل و شرایط تاریخی و اجتماعی گفته می شود نه فقط در یک انقلاب دخیل و موثر نیست بلکه وقت آن را می پوشاند و ادراک آن را مشکل می سازد. آیا میان آنچه شرائط و عوامل تاریخی و اجتماعی خوانده می شود و انقلابی که در آن شرایط واقع می شود، هیچ نسبتی نیست؟ چرا نسبتی روشن هست و آن اینکه انقلاب بر هم زننده آن شرایط است و اوضاعی را که در حکم پوسته و قشر متصلب تاریخ گذشته در آمده است، نفی و رفع می کند. یعنی با گشایش افق جدید و با فرا رسیدن وقت و آغاز عهد تازه، قوت و تاثیر و منشائیت اثر چیزهایی که به تاریخ گذشته تعلق دارد، کم می شود. اگر انقلاب، انقلاب حقیقی باشد عین آغاز عهد تازه یا تجدید عهد از یاد رفته و پوشیده است و اینکه گفته شد انقلاب تاریخی است مراد همی معنی بود. یعنی انقلاب یک امر اتفاقی نیست؛ آن را نتیجه مکانیک حوادث سابق هم نمی توان دانست بلکه گشایش افق و زمان جدید در بحبوحه سرگردانی پایان یک عهد و در سیاهی غروب آن است. کسانی که این وقت را در نمی یابند بی وقت عمر می گذرانند و قول و فعلشان بی وقت است هر چند که مطابقت تام با آداب و رسوم جاری داشته باشد و از جهت اجتماعی آن را بیجا و بی موقع ندانند . درک نکردن انقلاب اعم از اینکه با آن موافقت یا مخالفت کنند آثار و نتایج سوء دارد و مایه ابتلائات بزرگ می شود. در ایام و اوقاتی که ایام الله یا اوقات انقلاب است کسانی که اهل خدا و مرد انقلاب نیستند غریب و بیگانه اند. آنها وقت خوش ندارند و شاید بتوان گفت که بدبختند زیرا، باید عمرشان صرف گذران معیشت باشد و نگران امر معاش باشند یا به کارهای بیخردانه بپردازند. انقلاب را کسی می شناسد و به آن خدمت می کند که وقت آغاز آن را دریافته باشد...
مجموعه مقالات دکتر داوری در این اثر در هشت فصل با این عناوین سامان یافته اند: روشنفکری و روشنفکران / عقل سیاسی/ رهبری در مشروطیت و انقلاب اسلامی/ فلسفه و انقلاب/ انقلاب اسلامی و برخی مسائل جهانی/ امپریالیسم (استکبار دوره جدید)/ انقلاب اسلامی/ انقلاب ایران، انقلاب اسلامی است.