تاریخ کشور ما به خصوص تاریخ معاصر ناظر حوادث، جریان ها و ظهور شخصیت های برجسته در زمینه های مختلف بوده است. شخصیت هایی که در صحنه های مهم تاریخی، نقش سرنوشت ساز داشته و به مردمان و اطرافیانشان درس های علمی و عملی داده و با آشنایی از روحیات مادی و معنوی آنان در زندگی اجتماعی و سیاسی آنان اثری شگرف برجای گذاشتند. در این میان نقش شخصیت های روحانی در مقام نیروی مذهبی - سیاسی و اجتماعی در سراسر تاریخ ایران و به خصوص تاریخ معاصر ایران قابل توجه است.
روحانیان و دین باوران در دوران حکومت پهلوی از یک سو براساس مبادی دین و احساس مسئولیت در برابر وضع ناگوار جامعه حاضر به سکوت نبودند و از سویی دیگر، برپایه ی امکانات و منابعی که در اختیار داشتند، برای بیداری و آگاهی توده ی مردم عزم خود را جزم نمودند و جهت رسیدن به اهداف اسلامی از امکانات محدود بهره برداری لازم را به عمل آوردند.
در سال 1342ش همزمان با آغاز نهضت امام خمینی(ره) روحانیان نیز فعالیت های سیاسی ـ اجتماعی خود را به اوج رساندند و در این راه به مبارزه ی آشکارا و علنی با رژیم پهلوی پرداختند. اما در واپسین سال های دهه ی چهل و با توجه به خفقان موجود در کشور، روحانیان و مبارزان در فعالیت های سیاسی خود تغییر تاکتیک داده و به فعالیت های فرهنگی ـ اجتماعی روی آوردند و در پوششی غیرسیاسی اهداف و خواسته های سیاسی ـ مذهبی خویش را دنبال کردند که به حق فرایند شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی، به عنوان انقلابی مکتبی مرهون تلاش های فکری و فرهنگی روحانیانی بود که در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزیدند و ستون های انقلاب اسلامی را پی ریزی کردند.
بی شک استاد شهید مرتضی مطهری به عنوان یکی از روحانیانی که چه در سال های مبارزه با رژیم پهلوی و چه در نخستین سال استقرار نظام جمهوری اسلامی گره گشای بسیاری از مشکلات نظام اسلامی بود و با تیزبینی راه را بر گسترش افکار التقاطی در جامعه می بست، در تاریخ انقلاب اسلامی جایگاه شامخی دارد.