مجموعه حاضر حاوی داستان های کوتاهی با موضوع جنگ ایران و عراق با عناوین «پیش از سپیده دم»، «یک پلاک و دو پلاک»، «اندوه جاودانه...»، «نبودن و بودن»، «نفر پنجم»، «مرا ببخش...» و غیره است.
در خلاصه داستان «پیش از سپیده دم» آمده است: «کامران قهرمانی» از اسدآباد همدان به علت علاقمندی به بی سیم چی شدن راهی خرمشهر می شود و به مخابرات می رود. در اولین روز ورود قوانین مربوط به مخابرات را نادیده می گیرد. فرمانده گردان، «میرزایی»، با فهمیدن مشخصات کامران به تصور اینکه او منافق فعال و فراری «کامران قهرمانی» است، سیلی محکمی به او می زند و او را منافق صدا می زند. بعد از حل شدن مشکل و رفع سوءتفاهم ها میرزایی از او معذرت خواهی می کند. اکنون کامران قهرمانی زخمی و خونین و ناتوان در میان دوستان شهیدش خاطرات خود را از جبهه و میرزایی را مرور می کند و در حالی که رمقی برایش نمانده، فرمانده میرزایی به اتفاق چند تن از رزمندگان برای نجات او می آیند.