عزیز بومی
سال نشر : 1389
تعداد صفحات : 290
معرفی کتاب
این اثر، رمانی در زمینه دفاع مقدس می باشد.
تو از تعالی جهان بینی توحیدی حرف می زدی و منقوم از مکتب مارکسیستی که منجر به رهایی انسانها از زیر یوغ استعمار می شد. منقوم از دامنه ی ارتفاع کوه، خیره می شد به تپه شارک. مدت ها همین طور نگاه می کرد و بعد می گفت: «ببین علیرضا، بر اساس جبر تاریخی - به قول مارکس - جوامع، روند خود را از جایی شروع می کنند و به جایی دیگر ختم می شود. جامعه ی ما، هنوز در دوران فئودالیسم است. تا رسیدن به جامعه ی بی طبقه، خیلی فاصله داریم؛ چقدر این فاصله ها فضای بین آدم ها را پر از هول و هراس می کنند.»
اهل دل دادن و قلوه گرفتن نبود، اما روز اولی که پایش به پارتی شبانه باز شد، به هول و ولا افتاد. اصلاً تا آن روز ندیده بود. فقط شنیده بود. توی زندان، هر روز دم دمای غروب، پشت همان میله ها زل می زد به جایی که از ورای میله ها معلوم نبود، اما انگار کرانه ای صاف و دوردست بود که تنها در افق چشم های او گشوده شده بود.
اهل دل دادن و قلوه گرفتن نبود، اما روز اولی که پایش به پارتی شبانه باز شد، به هول و ولا افتاد. اصلاً تا آن روز ندیده بود. فقط شنیده بود. توی زندان، هر روز دم دمای غروب، پشت همان میله ها زل می زد به جایی که از ورای میله ها معلوم نبود، اما انگار کرانه ای صاف و دوردست بود که تنها در افق چشم های او گشوده شده بود.
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1389
-
چاپ جاری1
-
تاریخ اولین چاپ1389
-
شمارگان3000
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات290
-
ناشر
-
نویسنده
-
ویراستار
-
وزن355
-
ISBN - شابک978-600-6033-07-5
-
تاریخ ثبت اطلاعاتسهشنبه 18 فروردین 1394
-
شناسه24882
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط