از لحاظ نظری، رابطه بین طبقات اجتماعی و قدرت سیاسی در اشکال مختلفی ترسیم شده است که هر کدام از این تئوری ها با وضعیت جوامع خاصی متناسب است. در مواردی نیز برای یک جامعه سیاسی نظریه های مختلفی ارائه شده است که نمونه آن ایران عصر پهلوی دوم است که برای تبیین این مسأله نظریه های مثل "سرمایه داری وابسته " "نظام دیکتاتوری" "نظام فاشیستی" "نظام بناپارتیستی" "الگوی پاتریمونیالیستی" و "نئو پاتریمونیالیستی" ارائه شده است.کتاب حاضر تلاشی به منظور تبیین نوع رابطه قدرت سیاسی با طبقات اجتماعی در دوره پهلوی دوم به شمار می رود، که در آن ضمن تشریح الگوهای نظری فوق، همه آنها با ساخت قدرت رژیم شاه تطبیق داده شده است.