کتاب «قرار»، تألیف خانم طاهره همیز، استاد و مشاور دانشگاه، فارغ التحصیل رشته ی فقه و حقوق است. ایشان سال هاست در حوزه ی مسائل تربیتی و خانواده مشغول به مطالعه و پژوهش است و کتاب حاضر دربرگیرنده ی تجربیات و دانش نویسنده از جلسات و مشاوره های مختلف او با افراد گوناگون است.
این کتاب در قالب نگارشی رمان، با هدف پرداختن به نکات مبتلابه جامعه ی امروزی به رشته ی تحریر درآمده است و داستان به شکل گفتگو و دیالوگ بین استاد (خانم همیز) و دو دانشجوی دختر به نام های فاطمه و سحر است که البته سحر به دنبال یک شکست عاطفی به استاد پناه آورده و فاطمه، دوست سحر، برای گام نهادن در مسیر تعالی به جمع دو نفره ی آنها پیوسته است. خانم همیز (در قالب استاد)، سحر و فاطمه شخصیت های اصلی کتاب هستند که فصول کتاب با حضور و محوریت آنها و پرسش و پاسخ های متنوع آنان با استاد شکل می گیرد.
انتخاب قالب نگارشی رمان برای انتقال پیام های مورد نظر نویسنده منجر به این شده است که زبان روایت، زبانی ساده، روان، همه فهم و قابل انتقال به دیگران باشد که به نظر می رسد انتخاب درست و شایسته ای برای ارائه ی مفاهیم و پیام هایی است که هر کدام ماحصل مطالعات و پژوهش های مختلف نویسنده است. البته ارائه و انتقال آنها به زبان مستقیم می توانست نویسنده را از مهم ترین هدف نگارش کتاب، که همان تأثیرپذیری و فهم درست و مناسب از تعالیم شرع و اصول اخلاقی است بازدارد.
این کتاب توانسته است با پرداختن به مسائل مختلف از نگاه شرع و با تکیه بر آیات و روایات و مستندات قابل فهم، دریچه ای نو از درک و استنباط مسائل مختلف را برای مخاطب عام به وجود بیاورد که این امر از نقاط قوت کتاب محسوب می شود.
مسائلی همچون ارتباط دو نامحرم با هم و حریم نگه داشتن خداوند، مراحل انتخاب همسر، چگونگی پاک نگاه داشتن نگاه، چگونگی رفتارهای یک زن هنرمند باحجاب، حدود حجاب و پوشش زنان و چرایی آن، ارائه ی تعریفی دقیق از زنان عفیف و پرداختن به مفهوم عفت، پرداختن به این مسئله که چرا یک عده با آن که نماز می خوانند، اما نسبت به حجاب و پوشش بی تفاوت هستند، ارائه ی نکاتی در خصوص تربیت جنسی کودکان، رعایت ملاحظاتی در خصوص تربیت و برخورد با کودکان دختر، توجه دادن والدین به رعایت تقوا در مناسبات بین خود، قدرت تفکر و تخیل در انسان و تأثیرات جسمانی مترتب بر آن، تفاوت مادر و خداوند در عقوبت گناهان و خطاهای سرزده، توجه کردن به گناهانی که ذات انسان را می سوزاند، ارائه ی نکاتی در خصوص پرداخن زنان به تبرج و حدود زینت نگاه داشتن از سوی آنان. کتاب با پرداختن به جریان آفرینش و حضور انسان در عالم و پیمانش با خداوند و بیان اینکه تمام دستورهایی که می گویند این حرام است و آن حلال برای این است که انسان به راه مستقیم و مسیر روشنی هدایت شود، خاتمه می یابد.