اثر حاضر، به بررسی و نقد نظریه تفسیر متن و طرح دیدگاه های موافقین و مخالفین با آن می پردازد. نگارنده پرسش های اساسی این نظریه را در سه محور اصلی «هستی شناسی معنا»، «معرفت شناسی معنا» و «اخلاقیات معنا و الزامات تفسیری متن وحیانی»، طبقه بندی نموده و با توجه به آن ها، مطالب خود را در چهار بخش سامان داده است. فصل اول، اختصاص به شرح و تبیین نظریه تفسیر متن داشته و نسبت آن با دیگر مصطلحات حوزه تفسیر، نظیر روش تفسیری، مبانی تفسیر و مناهج تفسیری، مورد بررسی قرار گرفته است. فصل دوم، ضمن بحث از چیستی معنا، از اموری نظیر تعین و عدم تعین معنا و معانی طولی و عرضی، بحث نموده و در فصل سوم که بیش ترین مطالب را در خود جای داده، ابتدا نظریه های تفسیری مشهور معاصر (هرمنوتیک فلسفی، ساختارگرایی، نوپراگماتیسم و شالوده شکنی)، به بحث گذاشته شده و سپس، نقش چهار عامل اصلی یعنی مولف، خواننده، متن و زمینه در امر فهم متن، مورد بررسی قرار گرفته است. فصل پایانی این مجموعه، به اخلاقیات معنا و الزامات تفسیر اختصاص یافته است.